Iranian Futurist
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
محیط زیست
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


پیش نیازهای اقتصاد دانایی محور

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[2015-03-25]   [ زهرا شمسی]

 



موضوع پیش نیاز اقتصاد مبتنی بر دانایی است. اقتصاد دانش محور یا اقتصادی که نیروی محرکه آن دانش است مباحث جدیدی را در اقتصاد توسعه مطرح کرده است.



 


تعداد مطالب مربوط به موضوع اقتصاد مبتنی بر دانایی به زبان فارسی بسیار ناچیز است و حتی در مفاهیم با دشواری روبه رو هستیم. با این وجود ناگهان در سند برنامه چهارم توسعه این ادعا مطرح شد که برنامه چهارم اساساً بر محور اقتصاد مبتنی بر دانایی سازماندهی شده است. این مساله انگیزه یی شد تا نسبت به اقتضائات و آنچه در سند برنامه چهارم دیده شده، مطالعه یی صورت گیرد.

موضوع پیش نیاز اقتصاد مبتنی بر دانایی است. اقتصاد دانش محور یا اقتصادی که نیروی محرکه آن دانش است مباحث جدیدی را در اقتصاد توسعه مطرح کرده است. تحولات بنیادی که در دهه اخیر رخ داده ماهیت فعالیت اقتصادی را هم در داخل و هم در خارج کشور تغییر داده است. نظم نوین در حال شکل گیری است که پایه هایش براساس دانش و نوآوری مبتنی بر دانش است. در این نظم ایجاد دانش و بهره برداری از آن شرط حیاتی نظام های اقتصادی اجتماعی است.

تعاریف مختلفی از اقتصاد دانایی محور صورت گرفته که به دو مورد اشاره می کنیم.

ابتدا تعریف OECD؛ اقتصاد دانایی محور اقتصادی است که مبتنی بر تولید، توزیع و استفاده از دانش و اطلاعات است و دانایی محوری را گرایش به سرمایه گذاری با تکنولوژی بالا می داند. کمیته اقتصادی اپک ایده OECD را گسترش می دهد و می گوید تولید و توزیع و کاربرد دانش عامل محرکه رشد اقتصادی است و تنها متکی به صنایع با فناوری بالا نیست بلکه هر صنعتی بنا به اقتضائات خود باید از دانش استفاده کند. از موضوعات مهم در این رابطه شکست بازار در دانش است. دانش کالای عمومی است حتی اگر کالای عمومی خالص نباشد اثرات خارجی وسیعی دارد که گسترده است. مخترعان انتظار دارند کمتر از بازدهی اجتماعی اختراع شان پول دریافت کنند و این منجر به کاهش سرمایه گذاری می شود. البته منظور این نیست که بخش خصوصی نمی تواند فعالیت کند بلکه نمی توان منحصراً به بازار برای تولید کالای دانش اکتفا کرد.

نکته دوم در اقتصاد دانایی محور این است که تمایزی بین صنعت و صنعتی شدن وجود دارد. جامعه صنعتی تنها به جامعه یی است اطلاق نمی شود که دارای صنعت است بلکه جامعه یی است که شکل های اجتماعی، تکنولوژیکی و سازمان های صنعتی در آن نفوذ کرده اند و فعالیت ها از فعالیت های اصلی در سیستم اقتصادی شروع شده و به فعالیت های عادی در زندگی روزمره سرایت می کند. در مورد جامعه دانش محور هم همین طور. واژه دانش محوری نشان دهنده نوع به خصوصی از سازمان اجتماعی است که در آن تولید، پردازش و انتقال دانش صورت می گیرد. نکته یی که باید به آن توجه کرد این است که صنعتی شدن به استفاده از رویکردهایی مثل جایگزینی واردات، توسعه صادرات و... تعبیر شده است. در صنعتی شدن هرگز تغییرات نهادی و سازمانی لازم دیده نشده است. چه تغییراتی در نهادها به وجود آمد که منجر شد اقتصادها، اقتصاد صنعتی شوند و تنها به وارد شدن صنعت اکتفا شود. اگر در اقتصاد دانایی محور هم به تحولات سازمانی توجه نکنیم همین اتفاق می افتد و منجر به این می شود که اقتصاد دانایی محور را به صنایع IT، صنایع High Tec و... تعبیر می کنیم.

موضوع بعدی این است که آیا چارچوب های نهادی و سازمانی روی انباشت دانش تاثیرگذارند؟ برای بررسی این موضوع باید زمینه های نهادی را بررسی کرد.

نوع اطلاعات و دانشی که کارفرما به آن نیاز دارد بیشتر به زمینه نهادی خاص وابسته است. قوانین نهادی متفاوت انگیزه های متفاوت را برای کسب دانش ایجاد می کنند. به عنوان مثال دانش یک کارفرما و کارگر برای تولید محصول صنعتی یا نرم افزار کامپیوتر با اطلاعات مورد نیاز یک کارفرما در یک کارگاه با مقیاس کوچک بسیار متفاوت است. انگیزش هایی که جزء چارچوب نهادی محسوب می شوند جایگاه ویژه یی در شکل گرفتن مهارت ها دارا هستند. به عبارت دیگر نوع دانش و مهارت علمی اعضای یک سازمان نشانگر پاداش یا محرک هایی است که در محدودیت های نهادی قرار دارند. می توان گفت کسب دانش در ساختار انگیزشی اقتصاد شکل می گیرد. همان طور که نهادها عملکرد اقتصادی را شکل می دهند نوع دانش و مهارت و تقاضا برای آن را هم شکل می دهند. در نتیجه با توجه به چارچوب های نهادی دو نوع دانش در جوامع شکل می گیرد؛ دانش ثمربخش و دانش غیرثمربخش. دانش ثمربخش دانشی است که به بهره وری و رشد اقتصادی منجر می شود و بهره وری سرمایه انسانی را افزایش می دهد. دانش غیرثمربخش دانشی است که به فعالیت های غیرمولد پاداش می دهد و در راستای آن همان مهارت و همان دانش را گسترش می دهد.

نکته مهم اینکه در اقتصادهای توسعه یافته هم علائم اقتصادی متفاوت است یعنی هم به فعالیت های کارآمد و هم غیرکارآمد پاداش می دهند. یعنی هم دانش ثمربخش گسترش پیدا می کند هم دانش غیرثمربخش. اما در کشورهای توسعه یافته نهادهای گروه اول مرجح هستند بر نهادهای گروه دوم، جهان سوم بر عکس است. تا اینجا مشخص شد راستای چارچوب نهادی راستای کسب دانش و مهارت را مشخص می کند. حالا می خواهیم بدانیم چه نهادهایی بر دانایی محوری اثر می گذارند.

اولین الزام پیش نیازهای نهادی ساختارهای انگیزشی است که موجب می شود به بازدهی نوآوری پاداش داده شود. در اینجا می توان به قوانین ثبت اختراع و حقوق مالکیت فکری اشاره کرد.

مورد دوم تاثیر هزینه مبادله بر دانش است. دانش با تقسیم کار رشد پیدا می کند و تخصص گرایی به هر کس این امکان را می دهد در حوزه شخصی خود دانش شخصی ایجاد کند. آدام اسمیت منشاء اصلی تقسیم کار را وسعت بازار می داند. در نتیجه هرچه بازار گسترده تر باشد به همان میزان دانش هم گسترده تر می شود. آنچه اسمیت اینجا نادیده گرفته هزینه بر بودن این مبادلات است.

عامل بعدی محیط رقابتی است. رقابت شومپیتری توزیع بهتری از رقابت قیمت پذیر است. در رقابت شومپیتری رقابت بین محصولات قدیم و جدید است، به این صورت که وقتی یک محصول جدید وارد بازار می شود سود انحصاری را حاصل کارآفرین می کند که پاداش کارآفرین است. این انحصار موقت را ایجاد می کند که انگیزه به کارآفرین می دهد که نوآوری کند. در رقابت شومپیتری بازار تمایل دارد به سمت انحصار برود. در نتیجه قوانین ضدتراست از اهمیت فوق العاده برخوردار است. مورد بعدی تعاملات و ارتباطات است. دانش به وسیله تقسیم رشد پیدا می کند. این امر به این منجر می شود که هر فرد در یک حوزه خاص به مطالعه دانش می پردازد و تنها در آن حوزه صاحب نظر می شود. هرچه دانش پیشرفته تر می شود انشعابات بیشتری پیدا می کند. در نتیجه هر اندیشمندی از یک وجه به مساله نگاه می کند. برای رشد دانش باید بین حوزه هایی که کاملاً تخصصی شده ارتباط پیدا کرد که این ارتباط خودش نهادهای خاصی را می طلبد. ارتباطات علمی و ارتباط نهادهای دیگر همواره یکی از عوامل رشد دانش است.

مورد بعد فرهنگ است. اقتصاد دانایی محور نیازمند یکسری تغییرات فرهنگی است که کسب دانش و کاربرد دانش را تسهیل می کند. عناصر فرهنگی که می توان نام برد علم گرایی، نفع گرایی، آزادی بیان، نگرش مثبت به کسب و کار، پذیرش مثبت و وجود سرمایه های اجتماعی است. برای کسب دانش باید تغییری در روش فکر کردن صورت بگیرد. تعریف کردن این تغییر و پذیرفتن آن خیلی مشکل است و هیچ نسخه مشخصی برای آن وجود ندارد.

عامل بعدی دولت است. خدماتی که دولت ارائه می کند قوانین پایه یی بازی را تشکیل می دهد. می توان گفت نقش دولت در اقتصاد دانایی محور فراهم کردن اطلاعات به اندازه کافی، ایجاد سیستم حقوق فکری، حمایت از آموزش و یادگیری مادام العمر، اجرای قابل اعتماد و توسعه سیستم قضایی است. تا اینجا این هفت نهاد مشخص شد. می خواهیم نشان دهیم اقتصاد ایران چقدر از این شرایط نهادی را دارد و به لحاظ اقتصاد دانایی محور جایگاه ایران کجاست؟ در اینجا به مطالعه بانک جهانی اشاره می کنیم. بانک جهانی سال ۲۰۰۱ شاخص ترکیب دانایی محوری را در ۱۲۱ کشور جهان محاسبه کرد. متوسط این شاخص در جهان ۸۲/۴ و در کشورهای اروپای غربی ۲۲/۸، خاورمیانه و شمال آفریقا ۴ و کشورهای شرق آسیا ۳۹/۵ است. این شاخص در اقتصاد ایران ۹۴/۲ است.

برای بررسی قسمت نهادهایی که گفتیم در زمینه فرهنگ دانایی محور کارهای متفاوتی در حوزه جامعه شناسی صورت گرفته که نتایج آن به این شرح است. همکاری علمی در اقتصاد ایران بسیار ضعیف است. در جامعه علمی ایران تمایل به اختفای نتایج وجود دارد. ارتباطات علمی بسیار ضعیف است. در مورد رقابت پذیری EIU برای ارزیابی محیط کسب و کار نتایجی را استخراج و ایران را با کشورهای الجزایر، مصر، فلسطین، نیجریه، عربستان و آفریقای جنوبی مقایسه کرده است.

تمام عواملی که برای تاثیرگذاری محیط کسب و کار بررسی کرده همه در ایران بازدارنده هستند و جایگاه ایران بین آنها آخر است یعنی هفتم و پیش بینی هم این بود که تا ۲۰۰۷ هیچ بهبودی در شرایط اقتصادی ایران حاصل نمی شود. از نظر توجه به حقوق مالکیت فکری اینکه این حقوق در ایران خیلی ابتدایی و گسترش نیافته است در این قانون ثبت اختراع از مساله نوآوری تفکیک نشده و این قانون مربوط به سال۱۳۱۰ است. برای تخصص گرایی کار دکتر طایی سال ۱۳۸۲ که بازار کار ایران را بررسی کرده براساس آن به جز فعالیت های بهداشتی، آموزشی و درمانی در تمامی مشاغل تخصص گرایی در بازار کار ایران پایین بوده است. برای هزینه مبادله همان طور که می دانید هزینه مبادله روی مقیاس بنگاه ها تاثیرگذار است. براین اساس ما به آمار کارگاه های صنعتی استناد می کنیم. ۹۶ درصد کارگاه های صنعتی ایران یک تا ۹ نفر کارگر دارند. ۸/۲ درصد ۱۰ تا ۴۹ نفر و ۴/۰ درصد دارای یکصد نفر کارگر به بالا هستند. این آمار نشان می دهد مقیاس بنگاه در ایران کوچک است در نتیجه هزینه مبادله در ایران خیلی بالاست. در مطالعات متنوع به این نتیجه می رسیم که شکاف عمیقی از نظر شاخص های دانایی بین ایران و سایر کشورها وجود دارد. علاوه بر این ظرفیت نهادی و سازمانی لازم وجود ندارد. می خواهیم بدانیم آیا برنامه چهارم شرایط نهادی را دیده یا نه و هدفش چه بوده؟ در بسترسازی الزامات و پیش نیازها یا فرض کرده ما این نهادها را داریم و می خواهیم به افق برنامه اقتصاد دانایی محور برسیم یا اینکه اساساً نهادها را نداریم؟ مبانی اصلی که در برنامه چهارم نهادها را دربر گرفته از الگوی بانک جهانی است که شامل چهار مولفه است؛ نظام انگیزشی، سرمایه انسانی، فناوری اطلاعات، نوآوری و ایجاد جریان دانش. براساس این چهار مولفه برنامه ۱۳ محور اصلی را در نظر گرفته است. برای رسیدن به اقتصاد دانایی محور در این ۱۳ محور بیشتر تاکید بر آموزش، سرمایه انسانی، ایجاد نظم آماری و نوآوری و ایجاد جریان دانایی بوده است. نظام آماری در نظام انگیزشی موثر است.

به طور مشخص ۱۵ مورد از برنامه به موضوع دانایی محوری می پردازد؛ ماده ۱۱۶ و ۴۵ اشاره به تدوین حقوق مالکیت معنوی دارد. از ۴۴ تا ۴۵ به نقش دولت، ماده ۴۴ به شکست بازار در تولید دانش، ماده ۴۵ به حمایت مالی مستقیم و سوبسید به بخش پژوهشی، ماده ۴۶ به سرمایه گذاری دولتی در پژوهش، از ماده ۴۹ تا ۵۵ به آموزش و سرمایه انسانی، ماده ۴۹ به نحوه تخصیص اعتبار، ماده ۵۶ به تدوین نظام جامعه آماری و ماده ۱۳۰ به توسعه امور قضایی اشاره می کند.

درباره الزامات فرهنگی برای رسیدن به اقتصاد دانایی محور به طور مشخص در برنامه هیچ اشاره یی نشده است. در برنامه چهارم از رویکرد نهادی استفاده نشده، به این مفهوم که یکی از دستاوردهای نهادگرا رویکرد بین رشته یی است؛ اینکه فرهنگ و سیاست چه تاثیری روی اقتصاد دارد.

در اقتصاد دانایی محور حتماً الزام داریم بازار سیاسی به گونه خاصی رفتار کند، فرهنگ الزامات خاص داشته باشد. در برنامه چنین چیزی دیده نشده است و جمع بندی آخر اینکه قانون برنامه هم می خواهد الزامات نهادی را ایجاد کند و هم در افق همین برنامه به اقتصاد دانایی محور برسد، ضمن اینکه به نظر می آید خطای استراتژیک در برنامه صورت گرفته است چون در اکثر بندها برنامه به ایجاد کارهای فناوری، صنایع با فناوری بالا و ... اشاره می کند.


زهرا شمسیv


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ / Monday 14th October 2024

اقتصاد فراصنعتی

+ اقتصاد از چشم‌اندازی زنانه مریم یوسفیان

+ انسان شناسی اقتصادی پیر بوردیو سعدیه صالحی

+ چطور می‌توانیم در زمان رکود اقتصادی بازهم موفق ظاهر شویم؟ حمیدرضا تائبی

+ خلاصه کتاب چالشهای مدیریت در قرن ۲۱،پیتر دراکر سید محمد افقهی

+ چرا زنان مدیران بهتری هستند داریوش نوروزی

+ اقتصاد خرد جوزف استیگلیتز

+ پروفسور مارگلین کسی است که تمامی مدارج اقتصاد نئوکلاسیک را تا انتها طی کرده است استفان مارگلین

+ نگاهی متفاوت در علت یابی کاستی های نظام آموزشی 

+ اقتصاد نفتی کارآفرینی و تولید علم را فلج کرده است 

+ چرا با وجود سخنرانی خوب از نتیجه جلسه راضی نیستید؟ 

+ چگونه مدیران را مدیریت کنیم مترجم: رویا مرسلی

+ ركود از جنگ و امريكا هم خطرناك‌تر است محسن رنانی

+ اقتصاد دانایی محسن عارف

+ نوآوری استراتژيک در چهار مرحله. نادیا شادوش

+ آينده نگري ، تحقیق و توسعه و نوآوری ، جهاني انديشيدن 

+ اقتصاد سیاسی، نفت و بحران اقتصادی ایران / گفت‌وگو با محسن رنانی دکترمحسن رنانی

+ یک دیدگاه فرآیندی از مدیریت دانش مترجم: مصطفی پارسانیا

+ راهنمایان گردشگری،‌ کاشفان سرمایه‌های نمادین دکترمحسن رنانی

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکترمحسن رنانی

+ عصر مدیران. 

+ ايران پسا تحریم و بحران در شرکت‌های نفت بين‌المللی  سید کامران باقری

+ با حضور زنان در جامعه به توسعه می‌رسیم دکترمحسن رنانی

+ واكاوي نفت: رنـج اقتصـاد ايـران از سـه تـهديد در گفتگو با ناصر فکوهی دکتر ناصر فکوهی

+ طرحی برای آینده‌نگری اقتصاد ایران علیرضا صابونی‌ها

+ درک دموکراسی 

+ جدل رنانی و مصباحی‌مقدم بر سر توسعه 

+ افق‌های کوتاه مقیاس‌های کوچک فرشاد مومنی

+ صنعت‌داری یا صنعتی‌شدن؟ عباس شاکری

+ روند های جدید پویا در کارآفرینی 

+ خلاقیت راهکاری جهت توسعه گردشگری 

+ فرصت‌های از دست رفته بایزید مردوخی

+ راهکارهای تحقیق اقتصاد بدون نفت دکتر بایزید مردوخی

+ بیم و امیدهای نفتی سعیده شفیعی

+ روندها، فرصت‌ها و تهدیدها حسین تسلیمی

+ شجاعانه اما پر اشتباه دیدره مک کلاسکی/ استاد دانشگاه اقتصاد در شکاگو

+ توسعه انساني يعني توانمند سازي سیدمحمدسعید نوری‌نائینی

+ سودای تغییر بدون تغییر ، اساسی ترین مشکل بنگاههای خصوصی مهندس صلاح الدین همایون

+ دنیای نو اقتصاد نو 

+ مدیریت دانش در سازمان 

+ چطور سازمان ها یمان را برآینده متمرکز کنیم ؟  یان ویلسن / برگردان : مهندس حمید رضا عرفانیان

+ این رکود پایان ناپذیر…! 

+ ﺟﻬﺎﻧﻲﺷﺪﻥ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩﻱ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺭﻭﺯﺑﻪ ﺣﺒﻴﺒﻲ

+ در آستانه دوره پایان نفت هستیم دکترمحسن رنانی

+ آنچه پیتر دراکر درباره‌ سال 2020 می‌دانست 

+ اصول مدیریت دولتی 

+ سال٩٤، پایان حضور دولت در عرصه توسعه دکترمحسن رنانی

+ بخشی از اقتصاد در آستانه ورشکستگی است دکترمحسن رنانی

+ ما نیازمند انقلابی پایدار هستیم 

+ چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی مهدی صانعی

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ریشه نابرابری در کجاست؟ پل کروگمن

+ کروگمن، استگلیتز و توماس پیکتی جزء پرنفوذترین اقتصاددانان اکونومیست

+ تحصیل دانایی و مدیریت دانایی جان وَن بِویرن

+ تاثير اجزاء اقتصاد دانش محور بر بهره وري نيروي كار رضا خواجه نائيني

+ جهانی سازی یعنی ادغام اقتصادهای ملی/من منتقد سرسخت‌ راهبردهای‌ اصلاحی‌ مثل‌ «شوک درمانی» هستم/واکنش شدید علیه جهانی‌سازی‌، به علت افزایش نابرابری  استیگلیتز

+ پیش نیازهای اقتصاد دانایی محور زهرا شمسی

+ چرا در صنایع علم محور، قدرت رقابت جهانی نداشته ایم؟ علی بابایی

+ علم اقتصاد در ایران تبدیل به ایدئولوژی شده است 

+ اﺗﻢ, ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ, ﻧِﺖ، آﻳﻨﺪهي ﻣﺎﺳﺖ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ خدایان مدیریت چارلز هندی

+ اخلاق در رفتار سازمانی مهندس صلاح الدین همایون

+ مدیریت از زبان بزرگمهر بابک بهی

+ اقتصاد دانان فردا_2 

+ اقتصاددانان فردا 

+ رشد اقتصادی بدون سیاستگذاری هوشمندانه امکان پذیر نیست رعیا

+ خرما و کشمش جایگزین واردات شکر مهدی ازرقی

+ ايجاد يك جامعه يادگيرنده پروفسور جوزف استيگليتز

+ رشد اقتصادی در جهان کندتر می شود/ آیا بشر در آینده ثروتمندتر می شود؟ ندای ایرانیان

+ چرا هنوز به مدیران نیاز داریم؟ مترجم: فريبا وليزاده

+ سودهای بانکی مردم را خانه نشین کرد. ثروت های دروغین در اقتصاد پول مبنا دکتروحید شقاقی شهری

+ اقتصاد دیجیتالی  علیرضا ابراهیمی

+ رقابت جهاني در قرن 21 مصطفی مؤمنی

+ ساختارهای جدید سازمانی 

+ داﻧﺶ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ Decision  آرش ﻣﻮﻣﻨﻲ

+ مدیر قرن بیست و یکم  ترجمه و اقتباس: تورج مجیبی و محسن محمدیان ساروی

+ چالش‌های سودآوری و رشد در سازمان‌های قائم به ذات فرنود حسنی

+ سازمان تندآموز  

+ روند آینده رقابت و تقسیم بازار در نظام بانکی ایران  فرنود حسني

+ سازمانهای یادگیرنده  

+ فرهنگ سازمانی سید محمدعلی رجبی

+ سیاست‌گذاری مناسب در خصوص رسیدن به اقتصاد دانش­محور هومن ابوترابی

+ جایگاه ایران در اقتصاد دانش‌محور هومن ابوترابی

+ نبرد با ادم اسمیت (و کارل مارکس) Daniel Jafari

+ بی عدالتی درمیان ثروتمندان زیاد شده / از ثروتمندان مالیات بیشتری بگیرید حتی اگر فقیر شوند 

+ کتاب “سرمایه در قرن ۲۱″ ”توماس پیکتی”  مدرسه اقتصاد

+ مدیریت و سازمان در قرن بیست و یکم  ’امیر یوسفی

+ مدیریت بحران، بحران مدیریت  امیررضا پوررضایی

+ هند و پاکستان در بازار لوازم‌التحریر ایران  

+ نگرشی جدید نسبت به روش های توسعه مدیریت  Gaurav Moda, Anshu Nahar, Jai Sinha

+ بهره گیری از ارتباطات داخلی برای پشبرد استراتژی بقای سازمان عادل میرشاهی

+ چين کپی‌کار را فراموش کنيد!  سيد کامران باقری

+ کارآفرینی و خلق ثروت بدون سرمایه مالی  

+ قابلیت‌های تصمیم‌‌گیری پايدار را به سازمان خود بیاورید  

+ مثبت اندیشی عاملی برای افزایش بهره‌وری در محیط کار  مترجم: نفیسه هاشم خانی

+ چرا مدیران منابع انسانی شانس کمتری برای مدیر عامل شدن دارند؟  مترجم: مریم رضایی

+ بشنويد که افراد دقيقا چه مي‌گويند؟! سيد محمد اعظمی نژاد

+ درگیری شدید سیاسی بین سنت گرایان و تجددگرایان حوزه اقتصاد ایران 

+ چالشهای یک مدیر درایران کنونی صلاح الدین همایون

+ مهارت‌های مدیریتی Eric McNulty



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995