Iranian Futurist
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
محیط زیست
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


گريز جوليان جينز از خطاي ديرينه در فهم آگاهي – گفتار سوم

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Facebook Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[2009-11-09]   [ سید علیرضا حجازی]


نوشته‌ي: سيد عليرضا حجازي



در دو گفتار پيشين گفتم كه جوليان جينز چگونه حركت خود را به سوي فهم بهتر "آگاهي" آغاز كرد و براي اين كار در آغاز به سراغ نظريه‌هايي رفت كه به ظاهر مقوله‌ي آگاهي را توضيح داده بودند. او با بررسي اين نظريه‌ها و آزمون آن‌ها نقاط ضعف آن‌ها را يافت و دليل خود را بر رد آن‌ها ارايه كرد. جينز به دنبال گريز از خطايي بود كه مدت‌ها انسان متمدن در درك و فهم آگاهي خواسته يا ناخواسته مرتكب شده بود. دليل مخالفت او با نظريه‌هاي ياد شده به علت تعريفي كه آن‌ها از آگاهي ارايه داده بودند، نبود؛ بلكه با رويكرد آن‌ها در قبال توضيح آگاهي به مخالفت برخاسته بود. طغيان جينز بر ضد انديشه‌هاي ساده‌انديشي كه خواسته بودند آگاهي را تبيين كنند، به نوبه‌ي خود شايسته‌ي توجه و احترام است؛ اما بايد ديد چرا جينز خود به اين مرحله از انديشه‌ورزي رسيد. شايد ناتواني انديشه‌ها و نظريه‌هاي پيشين در ارايه‌ي بياني واقع‌بينانه از آگاهي مهمترين دليل اين وضعيت بود.

در ادامه به تشريح و ادامه‌ي مطالب گفتار دوم مي‌پردازم.

جينز در مرحله‌ي چهارم به رويكردي مي‌‌پردازد كه در آن آگاهي به عنوان "ترفندي متافيزيكي" پنداشته مي‌شود. او آنچه را كه سبب شكل‌گيري چنين ذهنيتي مي‌شود، طرح اين پرسش مي‌داند كه "آيا اين آگاهي، اين تاثير شگرف ايده‌ها، اصول و باورها بر زندگي و اعمال ما، واقعاً از رفتار حيواني سرچشمه گرفته است؟"

او تلاش براي پاسخ به اين پرسش و ريشه‌يابي شكاف‌هاي بنيادين ميان انسان و تكامل‌يافته‌ترين موجودات پيش از او يعني ميمون‌ها را علت شكل‌گيري چنين نگرش مي‌داند. درك گسستگي ميان ميمون و انسان‌هاي سخنگوي متمدن داراي اخلاق و تفكر منجر به اين شد كه برخي از دانشمندان از سر نااميدي و درماندگي به ديدگاهي متافيزيكي روي آورند. در نتيجه آن‌ها چنين مي‌پندارند كه در تكامل انسان بايد چيري بيش از ماده، تصادف و تنازع بقا وجود داشته باشد. چيزي بايد خارج از اين قلمروي بسته به انسان اضافه شود تا بتواند چيزي مانند آگاهي را كه اين همه متفاوت است، در وجود او پديد آورد و توجيه كند.

او مطرح شدن انديشه‌هاي افرادي مانند "آلفرد راسل والاس" را در اين مرحله واكنش طبيعي نيافتن پاسخ قانع‌كننده‌اي به پرسش موجود يعني سرچشمه‌ي آگاهي با استفاده از علوم طبيعي مي‌داند. والاس كه خود به دنبال تبيين انديشه‌هايي همانند ايده‌هاي "داروين" بود، زماني به اين نتيجه رسيد كه "شواهد نشان مي‌دهد يك نيروي متافيزيكي تكامل را در سه مرحله‌ي متفاوت هدايت كرده است: آغاز حيات، آغاز آگاهي و آغاز فرهنگ متمدنانه." والاس براي يافتن پاسخ پرسش‌هاي خود حتا به محافل روح‌گرايان نيز سرك كشيد اما اين تلاش‌هاي او در محافل علمي قابل پذيرش نبود. به نظر مي‌رسيد توضيح آگاهي با ترفند متافيزيكي خارج از قواعد مرسوم در علوم طبيعي باشد.

اما راه حل پنجم در قالب نظريه‌ي "تماشاگر ناتوان" مطرح شد. به موجب اين نظريه حيوانات تكامل مي‌‌يابند، سامانه‌ي عصبي و واكنش‌هاي مكانيكي آن‌ها به تدريج پيچيده مي‌‌شوند، و هنگامي كه درجه‌ي نا معيني از پيچيدگي عصبي به دست آمد؛ آگاهي پديدار مي‌شود. پيروان اين نظريه معتقد بودند آنچه ما انجام مي‌دهيم به طور كامل تحت كنترل نقشه‌ي سيم‌كشي مغز و واكنش‌هاي آن نسبت به تحريك خارجي است. آگاهي چيزي نيست، جز حرارتي كه از سيم‌ها باز مي‌تابد و تنها يك پديده‌ي جانبي است.

انديشمندان ديگيري در برابر اين نظريه به پا خاستند و پرسش‌هايي از اين دست را مطرح كردند كه اگر آگاهي تنها سايه‌ي ناتوان عمل است، پس چرا هنگامي كه عمل با ترديد بيشتري همراه است، آگاهي شديدتر نمايان مي‌شود؟ و يا چرا هنگامي كه ما كاري را بنا بر عادت انجام مي‌دهيم، كمتر آگاه هستيم؟ خودداري يا ناتواني ارايه دهندگان نظريه ياد شده باز هم مساله‌ي آگاهي را در ميدان بحث به شكلي رها شده باقي گذاشت.

راه حل ششم نيز در قالب نظريه‌اي با عنوان "تكامل نوپديد" مطرح شده بود. ايده‌ي اساس اين نظريه از يك استعاره برگرفته شده بود: "همان گونه كه ويژگي خيس بودن را نمي‌‌توان به تنهايي از خواص هيدروژن و اكسيژن (يعني عناصر تشكيل دهنده‌ي آب) برگرفت، همين گونه نيز پديداري آگاهي را در مرحله‌اي از تكامل نمي‌توان از عناصر سازنده‌ي آن استنتاج كرد.

به موجب اين نظريه تمام ويژگي‌هاي ماده از يك صورت ابتدايي نامشخص پديد آمده‌اند. خواص تركيبات شيميايي پيچيده از پيوند تركيبات شيميايي ساده‌تر پديد آمده‌اند. خواص متمايز موجودات زنده از پيوند اين ملكول‌هاي پيچيده پديد آمده و آگاهي از موجودات زنده پديد آمده است.

همه چيز درست به نظر مي‌رسيد. ولي آيا اين گونه بود؟ اگر آگاهي در طي تكامل پديد آمده، در چه زماني بوده است؟ در چه گونه‌اي و براي پيدايش آن چه نوع دستگاه عصبي لازم بوده است؟ آن چه كه در مورد تكامل نوپديد اشتباه به نظر مي‌رسد خو آموزه نيست، بلكه واپس‌گرايي آن در روي آوردن به راه‌هاي قديمي جهت توضيح آگاهي و رفتار است و مجوزي است كه به كليات وسيع و بي محتوا مي‌دهد.

راه حل هفتم در چارچوب موضوع "رفتار گرايي" مطرح شد. "رفتارگرايي" در شرايطي مطرح شد كه انديشمندان به تدريج به جايي رسيدند كه بهتر ديدند منكر وجود هرگونه آگاهي شوند. خاستگاه رفتارگرايي در مطالعه‌ي كنش‌گرايي جانوران بود. رفتارگرايي در سال‌هاي 1920 تا 1960 به شكوفايي رسيد. علت اين شكوفايي چهل ساله تلاش روان شناسان براي رهايي از فلسفه بود. ايده‌آليسم سرنگون شده‌ي پس از جنگ جهاني اول موجب پيدايش عصري انقلابي شد كه فلسفه‌هاي تازه‌اي را مي‌‌طلبيد. مطالعات آزمايشگاهي در قالب تحريك سامانه‌ي عصبي و نخاعي جانوران و انسان و يادداشت‌برداري مشاهدات و تكرار تجربيات به ظاهر تنها راه بررسي موضوع آگاهي بود. اما نوري در اين ميان نتابيد و تنها تاريكي بود كه به روشنايي تعبير شده بود. قيام بر ضد آگاهي به نوعي پرستيژ دانشگاهي تبديل شده بود و هر گونه سخن از "درون‌نگري" تمسخر را به همراه داشت. اما خود رفتارگرايان نيز براي توضيح رفتارگرايي به دنبال فلسفه‌اي مي‌گشتند و نتوانستند پاسخي را براي تناقض‌هاي دروني خود بيابند.

سرانجام نوبت به راه حل هشتم رسيد. در اين راه حل آگاهي به مثابه "سيستم فعال ساز شبكه‌اي" پنداشته شد. در اين رويكرد توجه بار ديگر به سامانه‌ي عصبي انسان معطوف مي‌شود، اما با نگاهي عالي‌تر و برخوردار از دانش و فناوري پيشرفته‌تري كه زواياي پنهان سامانه‌ي عصبي را بيشتر آشكار مي‌‌سازد. پيروان اين ديدگاه بر اين اعتقاد بودند كه تنها كاري كه بايد صورت گيرد اين است كه آن بخش‌هايي از مغز را كه مسوول آگاهي هستند، بيابيم و سپس تكامل آناتوميك آن‌ها را دنبال كنيم و به اين ترتيب مساله "خاستگاه آگاهي" را حل خواهيم كرد.

آن‌ها نامزد مناسب آغاز مطالعات خود را كلاف نورون‌هاي بسيار كوچك بينابيني شناختند كه ساخت شبكه‌اي نام دارد و مدت‌ها به صورت نهفته و بدون ايجاد ظن در ساقه‌ي مغزي قرار داشت. اين ساخت از بالاي نخاع شوكي شروع مي‌شود، از ساقه‌ي مغز مي‌‌گذرد و به تالاموس و هيپوتالاموس مي‌‌رسد و انشعاباتي از اعصاب حركتي و حسي مي‌گيرد؛ تقريباً مانند يك سامانه‌ي شنود بر خطوط ارتباطي كه از نزديك آن مي‌گذرد.

جينز توضيح مي‌دهد كه اين ساخت از قضا يكي از قديمي‌ترين قسمت‌هاي سامانه‌ي عصبي است. در حقيقت مي‌توان به درستي ادعا كرد كه قديمي‌ترين قسمت سامانه‌ي عصبي است كه به دور محور آن رشته‌ها و هسته‌هاي منظم‌تر، اختصاصي‌تر و تكامل‌يافته‌تر به وجود آمده‌اند. جينز افزون بر كمي دانش پيرامون اين ساخت عصبي بار ديگر يادآوري مي‌كند كه تبديل پديده‌هاي روان شناختي به آناتومي عصبي و شيميايي خطايي غيرقابل چشم پوشي است. او مي‌گويد كه ما در سامانه‌ي عصبي تنها آن چيزهايي را مي‌توانيم بدانيم كه ابتدا در رفتار شناخته‌ باشيم. حتا اگر نقشه‌ي كامل سيم كشي سامانه‌ي عصبي را مي‌داشتيم، باز هم نمي‌توانستيم پرسش اصلي يعني اين كه "آگاهي چيست؟" را پاسخ دهيم.

جينز با ارزشمند دانستن تلاش عصب شناسان براي پي بردن به ماهيت و چيستي آگاهي مي‌گويد ما بايد از بالا شروع كنيم، از مفهومي مانند اين كه "آگاهي چيست؟". از اين كه درون‌نگري خود ما چيست. پيش از اين كه وارد سامانه‌ي عصبي شويم و از عصب شناسي آن سخن بگوييم، بايد از آن مطمئن باشيم.

جينز در پايان نقد اين نظريه‌ها بار ديگر بر ضرورت شناخت اين كه "آگاهي چه چيزي نيست؟" تاكيد مي‌كند و به اين منظور فصل بعدي كتاب خود يعني "خاستگاه آگاهي" را به طور مشروح به توضيح اين مطلب اختصاص مي‌دهد.

اميدوارم بتوان باز هم شما را در سفر شگفت انگيز شناخت آگاهي همراهي كنم. پس همچنان با وب سايت كشف آينده همراه باشيد.

منبع: جينز، جوليان. "خاستگاه آگاهي در فروپاشي ذهن دوجايگاهي" جلد 1، ترجمه خسروپارسا و ديگران. تهران: آگاه، 1380



بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ / Thursday 26th December 2024

سید علیرضا حجازی

+ فهم انسان معاصر از آينده - ۳بخش  سید علیرضا حجازی

+ فهم انسان معاصر از آينده  سید علیرضا حجازی

+ آينده را با چه ابزارهايي مي‌توان ساخت  سید علیرضا حجازی

+ چگونه يك آينده‌پژوه راهبردي باشيم؟  سید علیرضا حجازی

+ پروتكل بين‌المللي آينده پژوهي  سید علیرضا حجازی

+ آينده پژوهان كي مي‌خواهند آينده را بپژوهند؟  سید علیرضا حجازی

+ آينده‌پژوهي فرهنگي در 11 گام  سید علیرضا حجازی

+ افول ستاره‌ي ديترمينيسم در كهكشان آينده‌انديشي  سید علیرضا حجازی

+ آگاهی‌پژوهی: پیش‌نیاز آینده‌پژوهی   سید علیرضا حجازی

+ استعدادهاي كشف نشده در قلمروي آينده‌انديشي  سید علیرضا حجازی

+ جوليان جينز: پيام‌آور عصر آگاهي  سید علیرضا حجازی

+ آگاهي‌پژوهي: پيش‌نياز آينده‌پژوهي - گفتار چهارم – آگاهي چه چيزي نيست؟  سید علیرضا حجازی

+ گريز جوليان جينز از خطاي ديرينه در فهم آگاهي – گفتار سوم   سید علیرضا حجازی

+ آگاهي‌پژوهي: پيش‌نياز آينده‌پژوهي - گفتار دوم  سید علیرضا حجازی

+ آیا اندیشه‌های ما به موزه سپرده خواهند شد؟  سید علیرضا حجازی

+ بیداری جمعی: دغدغه‌ی مشترك جهان آینده  سید علیرضا حجازی

+ فهم انسان معاصر از آينده (بخش سوم و پاياني)  سید علیرضا حجازی

+ آينده بي‌نهايت: كلان روندهايي كه جهان را در 5، 10 و 20 سال آينده بازآفريني مي‌كنند  سید علیرضا حجازی

+ چگونه براي آينده‌ي خود برنامه‌ريزي كنيم؟  سید علیرضا حجازی

+ فهم انسان معاصر از آينده (بخش نخست)  سید علیرضا حجازی

+ فهم انسان معاصر از آينده (بخش دوم)  سید علیرضا حجازی

+ گفت و گوي دروني آينده‌انديشان   سید علیرضا حجازی

+ چه ويژگي‌هايي يك آينده‌پژوه را ممتاز مي‌سازد؟  سید علیرضا حجازی

+ پيروزي مثبت انديشي بر تجربه گذشته‌نگر  سید علیرضا حجازی

+ آيا براي   سید علیرضا حجازی

+ بزرگترين چالش آينده‌انديشي  سید علیرضا حجازی

+ افق 1404: عصر رويارويي قدرت‌هاي جهاني  سید علیرضا حجازی

+ چگونه يك آينده‌پژوه راهبردي باشيم؟  سید علیرضا حجازی

+ همگرايي نيروهاي جهاني آينده‌ساز  سید علیرضا حجازی

+ آينده اينترنت  سید علیرضا حجازی

+ بومي‌سازي آينده‌پژوهي  سید علیرضا حجازی

+ آينده‌پژوهي و نسل‌هاي آينده  سید علیرضا حجازی

+ گام‌هاي هفت‌گانه در پياده‌سازي روش سناريو   سید علیرضا حجازی

+ رسد خانه "آينده": تدبيري براي سونامي‌ تغيير  سید علیرضا حجازی

+ تخيل علمي در مقام اسطوره شناسي آينده  سید علیرضا حجازی

+ جهان آينده از روزمرگي رنج نخواهد برد  سید علیرضا حجازی

+ آناتومي ذهن آينده‌انديش  سید علیرضا حجازی

+ آینده ایده پردازی  سید علیرضا حجازی

+ نگاهي به آينده‌پژوهي دانشگاهي  سید علیرضا حجازی

+ گيل گمش: اسطوره اي كه الهام بخش آینده شد  سید علیرضا حجازی

+ رویداد بزرگ آینده  سید علیرضا حجازی

+ آینده شگفت انگیز فناوری های ترکیبی  سید علیرضا حجازی

+ ثبت هویت دیجیتال بر دیوارهای تمدن سایبر  سید علیرضا حجازی

+ انسان و مشکل ورود به آینده  سید علیرضا حجازی

+ بهار و نوزایی فکری علاقمندان دانش و فناوری  سید علیرضا حجازی

+ سیسیفوس های دنیای مدرن  سید علیرضا حجازی

+ ایتوپیا: آرمان شهر الکترونیکی  سید علیرضا حجازی

+ آيا "آینده" می تواند "مطمئن" باشد؟!  سید علیرضا حجازی

+ 10 فناوري شگفت‏انگيز در آستانه‏ پيدايش  سید علیرضا حجازی

+ 10 پيش‏بيني مهم براي سال 2008 ميلادي و فراتر از آن  سید علیرضا حجازی

+ هشت سوخت اصلی جهان آينده  سید علیرضا حجازی

+ آینده آموزش عالی  سید علیرضا حجازی

+ ویژگی های هفتگانه پیشگامان آینده  سید علیرضا حجازی

+ آناتومي ذهن آینده انديش  سید علیرضا حجازی

+ رادارهاي آينده ياب  سید علیرضا حجازی

+ استخوان‏هاي دست و تبادل داده‏ها به هنگام دست دادن  سید علیرضا حجازی

+ آينده‎پذيري: چالش اساسي آينده‎پژوهي در جهان در حال توسعه  سید علیرضا حجازی

+ آينده‎انديشي: توصيه‎اي دوستانه يا ضرورتي انكار ناپذير؟  سید علیرضا حجازی

+ دانشمندان در يك قدمي فناوري نامريي‏سازي   سید علیرضا حجازی

+ مردان آينده به چه مي انديشند؟  سید علیرضا حجازی

+ ما سناريوها را مي‌سازيم، سناريوها ما را باز مي‌سازند  سید علیرضا حجازی

+ مديريت آينده نگر در ICT  سید علیرضا حجازی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995