Iranian Futurist
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
محیط زیست
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد؟!

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Facebook Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[2017-03-30]   [ محمّد امینی]

دوهفته پیش از فرارسیدن نوروز، خانم شیرین عبادی، در کنار و به همراه برخی از سرشناس ترین رهبران گروه های قوم گرایی که بسیاری از ایشان، آشکارا از پروژه‌ی از هم گسستن ایران پشتیبانی می کنند، در نشستی در پارلمان سوئیس شرکت کردند. برخی از همراهان خانم حقوق دان برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل، کسانی بودند که بارها از یورش نظامی کشورهای دیگر به ایران جانب داری کرده و هم امروز نیز وامدار دستگاه های امنیتی کشورهایی مانند عربستان اند.
یکی از همراهان «حقوق بشری» خانم عبادی در پارلمان سوئیس، آقای مصطفی هجری، رهبر حزب دموکرات کردستان ایران بود. این همان حزبی است که سخنگو و جانشین دبیرکل آن، آقای حسن شرفی، در گرماگرم یورش نظامی ایالات متّحد آمریکا به عراق به بهانه‌ی ساختگی یافتن جنگ افزارهای کشتار جمعی، در گفت و گویی با نیوزمکس اعلام کرد که «چهارملیون کردهای ایران که مرز شمالی با عراق را در اختیار دارند، هرآینه ایالات متّحده گام هایی مهاجمانه تر دربرابرایران بردارد، از آمریکا پشیبانی خواهند کرد».
از آن هنگام تا به امروز، حزب دموکرات کردستان ایران و رهبر آن آقای هجری، همچنان از حمله‌ی نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی پشتیبانی کرده و کردستان را سرزمینی در «اشغال» ایران بشمار می‌آوراند. آقای هجری در نامه‌ی تبریک به جرج بوش به بهانه‌ی آغاز دور دوم ریاست جمهوری او، خواهان دخالت نظامی درایران شد و سپس در گفتگو با «میدیا» در ۱۸ فوریه‌ی ۲۰۰٥، در توجیه و دفاع ازآن پیام چنین گفت:
«متأسفانه حکومت های دیکتاتوری، نسبت به جنبش مردمی قدرتمندتر اند و برای تأسیس حکومت های مردم سالار ما احتیاج به نیرو داریم.... متأسفانه حکومت ها با قدرت تمامتر به سرکوب می پردازند و خواست های آزادی خواهانه مردم و حرکت های آنان را مدّت ها به تاخیر می اندازد. به همین جهت ما برای تاسیس حکومت های مردم سالار و دمکرات و دلخواه مردمی، احتیاج به پارامترهایی داریم که کمک کننده‌ی این جنبش باشد... من بسیار منطقی می دانم که مردم هر کدام از کشورهای منطقه که می خواهند از دیکتاتوری رهایی پیدا کنند، از نیروهای دمکرات و آزادی خواه خارجی برای تقویت جنبش آزادی خواهی در داخل کشور کمک بگیرند.»
حزب دموکرات کردستان ایران که خانم عبادی در کنار رهبر آن نشسته، در توافقنامه ای که چندسال پیش با حزب کومله‌ی کردستان امضاء کرد، سخن از «جنبش آزادیبخش ملّت کرد» به میان آورد که از نگاه بسیاری از کنشگران سیاسی از دیدگاه های گوناگون، پیمانی برای جداساختن کردستان از ایران بود.۱
دیگر همراهان خانم عبادی در این نشست، از نرمش و توانایی سیاسی آقای هجری برای پنهان ساختن دیدگاه های خود برخوردار نیستند. نمایندگان خود برگزیده‌ی «ملّت عرب ایران»، در تارنمای گروهی خود می‌نویسند که نودسال است ملیّت های غیر فارس به دست نمایندگان یک ملّت (فارس ها!) سرکوب شده اند. خانم عبادی حقوق دان باید پاسخ بدهند که آیا گرفتاری حقوق بشر و دموکراسی درایران در نودسال گذشته، سرکوب غیرفارس زبانان از سوی دولتی بوده که نماینده و نماد «ملّت ستمگر فارس» است؟ ا
از میان همراهان «حقوق بشری» خانم عبادی دراین نشست، یکی جلیل شرهانی، دبیر اول حزب تضامن دموکراتیک اهواز (عربستان) است و دیگری کریم بنی سعید عبدیان، از پایه گذاران، عضو ارشد و مشاور عالی آن حزب و مدیر اجرایی سازمان حقوق بشر اهواز.
واژه‌ی «عربستان» را هم من به نام این حزب نیافزوده ام. مراد رهبران این حزب از واژه‌ی اهواز یا احواز، همان استان خوزستان است که به داوری ایشان، نام درست آن از دیرباز «عربستان» بوده. در مرامنامه‌ی حزب تضامن الدیمقراطی الاهوازی که در كنگره‌ی بنيانگذاران آن در هژدهم و نوزدهم ژوئیه‌ی ۲۰۰۳ در لندن برگزارشد، از جمله چنین می خوانیم:
«خلق عرب أهواز (أحواز يا عربستان) در حال گذار از شرايط بسيار بغرنج وپيچيده اى است كه ناشى از قيد و بندهاى ستم ملّى كم نظيرى می‌باشد. اين ستم از هنگامى آغاز شد كه اين خلق در سال ۱٩۲٥ دچار رنج بزرگ فروپاشى حاكميّت عربى و تسلط حاكميّت نژاد پرست مستبدى به رهبرى رضا شاه شد... بدين سان اميد و آرزوى مشروع خلق عرب جهت تعيين سرنوشت خود بر باد رفت، و مواجهه‌ی نابرابر و مبارزه‌ی جانكاه براى ادامه‌ی حيات بر او تحميل شد.»
اشاره به این تاریخ از این رواست که در سال های ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ (۱٩۲٥ میلادی)، دولت مرکزی ایران، به فرمانروایی تبهکارانه‌ی شیخ خزعل بنی کعب که از دیدگاه این دسته، «نماینده‌ی» این امید و آرزوهای «خلق عرب» بود، پایان داد. به این دروغ تاریخی هم که گویا خوزستان شدن «عربستان» را رضاشاه ساخت و پرداخت، نمی پردازم. جای شکر است که نویسندگان حدودالعالم من المشرق الی المغرب، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، معجم البُلدان، تقویم البلدان و فارس نامه‌ی ابن بلخی و نیز سرایندگانی مانند فخرالدیّن اسعد گرکانی، نظامی گنجه ای، سعدی، عطّارنیشابوری، محتشم کاشانی و امیرخسر دهلوی و بسیاری دیگر که از خوزستان یادکرده اند، در دوران رضاشاه و خزعل نمی زیستند تا از سوی این گروه متّهم شوند که با انگیزه‌ی «تسلط حاكميت نژاد پرست فارس»، نام «عربستان» را به خوزستان دگرگون ساخته اند!۲
همراه دیگر خانم عبادی در این کارزار «حقوق بشری»، چهره‌ی آشنای سپهرقوم گرایی سیاسی ، آقای کریم بنی سعید عبدیان بود. به گزارش تارنمای مرکز پژوهش های اهواز که از تارنماهای هوادار آقای عبدیان و حزب تضامن الدیمقراطی الاهوازی است، «هیئتی از عرب‌های اهوازی به ریاست دکتر کریم عبدیان بنی سعید در کنفرانس اپوزیسیون ایران که در روزهای ۸، ۹ و ۱۰ جولای [۲۰۱٦] تحت عنوان آيران آزاد به میزبانی شورای ملّی مقاومت ایران و سازمان مؤسس آن، يعني سازمان مجاهدین خلق ايران در فرانسه برگزار شد، شرکت کرد».۳
این تارنما، با شادمانی چنین گزارش می دهد:
«شاهزاده ترکی الفیصل، مدیر مرکز پژوهش‌های اسلامی ملک فیصل و رئيس سابق استخبارات سعودى و سفير اين كشور در بريتانيا وآمريكا، نیز با حضور در این کنفرانس و با اعلام حمایت از اپوزیسیون ایران، مشارکت عربی در کنفرانس را پررنگ‌تر کرد... شاهزاده الفیصل در سخنان خود به سرکوب مستمر رژیم ولایت فقیه عليه اقلیت‌های نژادی و دینی اشاره و تاکید کرد كه جنبش‌هاى اعتراضى همه جای ایران، از تهران و اصفهان تا شهر عبادان در اقلیم اهواز را فرا گرفته است. الفيصل از جنبش مقاومت و خواست مردم ايران براى سرنگونى رژيم اعلام حمايت كرد.»۴
این «شاهزاده‌ی» هوادار حقوق بشر درایران، سرپرست پیشین دستگاه امنیّتی کشوری است که در آن نشانی از وفاداری به حقوق بشر نمی توان یافت و کسی است که برپایه‌ی گزارش های سازمان های امنیتی و سنای ایالات متّحد آمریکا، یکی از پایه گزاران ساختاری است که بعدها به «القاعده» نام آور شد.۵ این «شاهزاده» اینک هوادار حقوق بشر درایران شده است! ناگفته پیدا است که آن حقوق بشری که این سران قوم گرا در سودای ساختن آن در ایران هستند، از جنس همان «حقوق بشر» و «دموکراسی» است که ترکی الفیصل و خاندان آل سعود، سال ها است در عربستان پاسدار و هوادارش بوده اند!
گمان نکنید که شرکت آقای عبدیان در کنفرانس «ایران آزاد» سازمان مجاهدین خلق، یک رویداد بی پیامد بوده باشد. آقای عبدیان، به عنوان «رئیس کمیته‌ی روابط خارجی کنگره‌ی ملیّت های فدرال»، که از دستپخت های حزب دموکرات کردستان ایران و یک دوجین گروه های قومی مدّعی نمایندگی «خلق های ستمدیده‌ی ایران» است، سازمان مجاهدین خلق را نماینده‌ی ملّت ساختگی فارس می داند و به گزارش حزب تضامن دموکراتیک اهواز در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱٦، شرکت ایشان در این کنفرانس برای چنین هدفی بوده است.
خود آقای عبدیان در نوشتاری در سوم سپتامبر ۲۰۱٦، دیدگاه خودرا درباره‌ی سازمان مجاهدین آشکار کرده و می نویسد که پس از این که نمایندگان خودبرگزیده‌ی ملّت های ساختگی ستمدیده‌ی ایران «در هتلی در لندن کنگره‌ی ملیّت های ایران فدرال را بنا نهادند»، ایشان اینک به این داوری رسیده اند:
«موفقیت بزرگ مجاهدین در برقراری این اجلاس سه روزه با حضور ده ها هزار تن شرکت کنندگان از نقاط مختلف جهان و پشتیبانی لجستیکی و مالی و تشکیلاتی در پاریس و به قول یکی از رهبران شان، بدون جاری شدن خون از دماغ کسی، مجاهدین را در موقعیتی برای ایجاد رهبری تشکیلاتی اپوزیسیون فارس ایران مهیّا می کند، جنبش ملل تحت ستم که عمدتاً در کنگره‌ی ملیّت های ایران فدرال گردهم آمده اند و دارای یک رهبری و تشکیلاتی منسجم هستند، می تواند از طریق همیاری و همکاری تشکیلاتی، تشکیل و تکوین این جبهه‌ی وسیع معارض ایرانی را هموار سازد.»٦
شادباش برایشان که دریافته اند اینک خانم مریم رجوی، «رهبر ملّت فارس»، آماده‌ی همکاری با نمایندگان گروه های قومی برای «نجات» ایران اند. تنها گرفتاری، نبود یک نیروی نظامی برای این جنبش آزادی بخش است. چاره‌ی این کار را هم پیشتر آقای هجری برشمرده بودند:
«من بسیار منطقی می دانم که مردم هر کدام از کشورهای منطقه که می خواهند از دیکتاتوری رهایی پیدا کنند از نیروهای دمکرات و آزادی خواه خارجی (بخوانید دولت های دارای نیروی نظامی!) برای تقویّت جنبش آزادی خواهی در داخل کشور کمک بگیرند.»٧
بگذریم که آقای هجری در گفت و گو با اورشلیم پست در ماه اوت سال گذشته، اعلام کرده بود که پشتیبانی مالی و نظامی اسرائیل هم باید به این کارزار افزوده شود. این سخنان آقای هجری، سه هفته پس از کنفرانس سازمان مجاهدین و سخنرانی پشتیبانانه‌ی «شاهزاده» ترکی فیصل برای براندازی رژیم ولایت فقیه و بنای یک دولت حقوق بشری درایران است!
همراه دیگر خانم عبادی در این نشست، آقای ناصر بلیده‌ای، سخنگوى حزب مردم بلوچستان، است که من پیشتر درباره‌ی گروه ایشان نوشته‌ام. چند ماه پس از برگزاری نشست سازمان مجاهدین در پاریس و گفت و گوی آقای هجری با اورشلیم پست و نوشتار یادشده‌ی آقای عبدیان، این آقای بلیده‌ای، درِ هر گونه تردید را برچشم انداز سازماندهی تازه برای دخالت نظامی درایران با پشتیبانی ایالات متّحد آمریکا، عربستان و اسرائیل می بندد.
ناصر بلیده‌ای که فزون بر رهبری «حزب»، عنوان «رئیس سازمان ملّت ها و اقلیت های بدون نمایندگی» راهم یدک می کشد،۸ در گفت و گویی با صدای آمریکا در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱٦، آشکارا اعلام کرد که گروهی که وی آن هارا نمایندگی می کند، با استقلال بلوچستان از ایران موافق است و می افزاید که با نیوکان های هوادار جداساختن بلوچستان از ایران، همراهی و همکاری دارد:
«در آمریکا در کلّ دیدگاه های متفاوتی درباره‌ی مسائل بلوچستان وجود دارد. تعدادی از استقلال بلوچستان حمایت می‌کنند چرا که دست یابی بلوچستان به استقلال را به نفع منافع اقتصادی و منافع ملّی آمریکا ارزیابی می‌کنند و البته تعداد این افراد چندان کم هم نیست. ما با بخش وسیعی از گروه های سیاسی در آمریکا ارتباط داریم. این گروه ها به ما در ایجاد راهکارهایی برای مسائل کلّی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و مسأله‌ی حقوق ملیّت ها و مسآله‌ی حقوق اجتماعی جامعه، کمک می‌کنند. ما با این بخش دیالوگ هایی داریم و این دیالوگ ها بیشتر جنبه‌ی آگاهی بخشی دارد تا این که مردم آمریکا و تصمیم گیران آمریکا از وضعیت کلی مردم ایران و مردم بلوچستان از دید ما آگاه شوند.»٩
این ها، همراهان و همکاران خانم شیرین عبادی در نشست پارلمان سوئیس بودند. شوربختا که تنها دریافت کننده‌ی ایرانی جایزه‌ی صلح نوبل، اعتبار شیرینی شکر خودرا با چنین بهای ارزانی در بازار سیاست به حراج گذارده است.

محمّد امینی
پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۶

۱- پس از انتشار آن توافقنامه، گروه گسترده ای از کنشگران سیاسی و اجتماعی در درون و بیرون از ایران، پیام این توافقنامه را محکوم کردند.
۲- در تارنمای این حزب در بخش فارسی، تاریخ اهواز خالی از هر یادداشتی است، اگرچه در بخش عربی این تارنما، تاریخی دروغین از چهارهزارسال پیش از میلاد درباره‌ی عربستان بودن خوزستان ردیف کرده اند و از جمله درباره‌ی مرگ برادر شیخ خزعل و آغاز رهبری او، با خامه ای ستایش گرانه می نویسند: «1897 م: اغتيال (= مرگ ناگهانی، ترور) الأمير مزعل بن جابر الكعبي، واستلام شقيقه الأمير خزعل الحكم في عربستان، والذي تحالف مع بريطانيا حفاظا على استقلال إماراته من الدولتين الإيرانية والعثمانية. وقد لعب دورا بارزا في أحداث الربع الأول من القرن الماضي. قال عنه أمين الريحاني في كتابه (ملوك العرب) : إنه أكبرهم سنا بعد الملك حسين (شريف مكة)، وأسبقهم إلى الشهرة، وقرين أعظمهم إلى الكرم ». ناگفته پیدا است که در این تاریخ سازی، کمترین اشاره ای به ترور یا «اغتیال الأمير مزعل بن جابر الكعبي» به دست برادرش «الأمير خزعل الحكم في عربستان» نمی شود زیرا این خزعل، از دیدگاه این رهبران، نماینده‌ی آرمان های «ملّت عربستان» است و نباید خدشه ای در اعتبار نام او پدیدآید! این نمایندگان بی دانش یکی از «ملّت های ستمدیده» در ایران، به این هم نمی پردازند که هرآینه، خوزستان از زمان آدم بنی بشر تا امروز، عربستان نام داشته، چرا واژه ی فارسی «ستان» در پسوند نام «عرب» در بیان هویّت این سرزمین به کار گرفته شده؟!
-http://www.ahwazstudies.org/fa/Article.aspx?aid=1922۳
۴- همان
۵- درباره نقش استخبارات عربستان سعودی در پدیدآوردن القاعده جای گفت و گو نیست. برای آگاهی از جایگاه ترکی الفیصل در این راستا، از جمله بنگرید به نیویورک تایمز ۴ فوریه ۲۰۱٥.
-http://iranglobal.info/node/56534٦
٧- آقای هجری در گفت و گویی با بی بی سی در نوزدهم سپتامبر سال گذشته اعلام کرد که «با جمهوری اسلامی وارد جنگ مسلّحانه شده ایم». http://www.bbc.com/persian/iran/2016/09/160919_l10_ef_hardtalk_pdki
۸- یکی از ویژگی های بسیاری از گروه های مدّعی نمایندگی یکی از «ملیّت های ستمدیده»، بهره گیری آن ها از نام های دهان پرکنی مانند «ملّت ها و اقلیت های بدون نمایندگی»، «حزب اتّحاد بختیاری و لرستان»، »سازمان مردمی کرمانج» و چیزهایی از این دست است. بسیاری از این گروه ها، از شمار یک خانواده و دوستان پیرامون آن فزون تر نیست و گاه سه یا چهار گروه، همزمان مدّعی نمایندگی یکی از از این «ملّت» ها می شوند.
٩ تارنمای مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی، در چهارم اکتبر سال گذشته، گفت و گوی آقای بلیده‌ای را با این سرنامه که «ما موافق جدایی بلوچستان هستیم» به چاپ رساند.



بنیاد آینده‌نگری ایران



سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ / Tuesday 3rd December 2024

محمّد امینی

+ سخنی با آقای مهاجرانی...  محمد امینی

+ مردی که گناهش پرخاش به خرافات بود.  محمد امینی

+ پرچم سه رنگ شیر و خورشید  محمد امینی

+ سخنی با آقای مهاجرانی.  محمد امینی

+ محمد امینی  محمد امینی

+ محمد امینی  محمد امینی

+ شاهِ میرفطروس (بخش دوم)  محمد امینی

+ شاهِ میرفطروس (بخش یکم)  محمد امینی

+ مردی که گناهش پرخاش به خرافات بود--به یاد سالگرد کشتن احمد کسروی در بیستم اسفند۱۳۲۴*  محمد امینی

+ گزارش «قیام ملی ۲۸ مرداد» از زبان سازمان دهندگانش  محمد امینی

+ درنکوهش از شرکت در انتخابات  محمّد امینی

+ خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد؟!  محمّد امینی

+ مردی که گناهش پرخاش به خرافات بود  محمد امینی

+ در راه راست گرداندن چند ناراستی (بخش یکم)*  محمد امینی

+ تاریخ سازی به سیاق پان ترکیسمِ سویِتیک!  محمد امینی

+ در سراشیب گور سیاست*  محمد امینی

+ آقای شریعتمداری و پروژه‌ی قومی سازی ایران   محمد امینی

+ در پاسداری از راستی و رسواسازی پلشتی  محمد امینی

+ یادداشتی پیرامون «آرزوهای محمدعلی شاهی»  محمد امینی

+ آرزوهای محمدعلی شاهی  محمد امینی

+ سکوت دولت و ملت در ترور کسروی  محمد امینی

+ ای بسا آرزو که خاک شده!  محمد امینی

+ رادمردی که گناهش پرخاش به شریعت بود (۱)  محمد امینی

+ پریشان گویی های حجّت الاسلام کدیور  محمد امینی

+ جستاری پیرامون حجاب  محمد امینی

+ گفتگوی ماندانا زندیان با محمد امینی پیرامون «رستاخیز بزرگ سیاسی و اجتماعی ایران»  محمد امینی

+ گفتا زکه نالیم که از ماست که برماست  محمد امینی

+ سخنی با آقای مهاجرانی  محمد امینی

+ سخنی با اقای اکبر گنجی  محمد امینی

+ مشروطه دوم  محمد امینی

+ نوید رفع تبعیض در تِرمه سبز مذهبی  محمد امینی

+ دشنه سوداگران سیاسی در کف خونریز فداییان اسلام  محمد امینی

+ به کجا چنین شتابان؟*  محمد امینی

+ گِلایه ای از آقای کورش زعیم  محمد امینی

+ یادداشتی بر سخنرانی آقای علی عمویی  محمد امینی

+ از نوری تا خمینی  محمد امینی

+ پایان یک پندار  محمد امینی

+ قلندران سرناتراشیده و تمامیت ارضی ایران! بخش دوم   محمد امینی

+ قلندران سرناتراشیده و تمامیت ارضی ایران!   محمد امینی

+ شرمی از مظلمه خون سیاووش!*  محمد امینی

+ عذری بدتر از گناه  محمد امینی

+ جنگ افروزی قومی و پی آمدهای هولناک آن  محمد امینی

+ در پاسداری از آن چه که مرا از ایرانی بودنم شرمسار نمی کند! بخش دوم   محمد امینی

+ در پاسداری از آن چه که مرا از ایرانی بودنم شرمسار نمی کند!  محمد امینی

+ آن که ناموخت از گذشت روزگار  محمد امینی

+ فداییان اسلام و سودای حکومت اسلامی بخش دوم  محمد امینی

+ فداییان اسلام و سودای حکومت اسلامی بخش یکم  محمد امینی

+ جایگاه مذهب شیعه در تشکیل دولت ملی  محمد امینی

+ بغرنج قومی و ملی درایران از افسانه تا واقعیت  محمد امینی

+ بغرنج قومی و ملی درایران از افسانه تا واقعیت (بخش دوم)   محمد امینی

+ بغرنج قومی و ملی درایران از افسانه تا واقعیت  محمد امینی

+ بغرنج قومی و ملی درایران از افسانه تا واقعیت  محمد امینی

+ سخنی با آقای حجاریان  محمد امینی

+ گام هایی سنجیده برای جنبش رفراندم  محمد امینی

+ شیـّـادی گیسوان بافته، که من عـَـلـَویـَم   محمد امینی

+ تحریم یا شرکت در انتخابات، مسئله این نیست!   محمد امینی

+ وارونه نویسی تاریخ   محمد امینی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995