Iranian Futurist
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
محیط زیست
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟1

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[2018-12-21]   [ یووال نوح هراری]


هفتاد هزار سال پیش، اجداد انسان ما، حیوانات بی مقداری بودند، که همراه سایر حیوانات، در گوشه‎ای از آفریقا سرگرم کار خود بودند. اما اکنون، عده قلیلی با حکمرانی بشر بر کره زمین مخالفت می‎کنند؛ ما در تمام قاره‎ها پخش شده‎ایم و کارهای ما سرنوشت سایر حیوانات (وحتی کره زمین) را رقم می‎زند. چگونه ما از آنجا به اینجا رسیدیم؟ یووال نواه حراری تاریخ دان، دلیل شگفت آوری را برای ترقی بشریت ارائه می‏‎دهد.

۷۰ هزار سال پیش، اجداد ما حیواناتی عادی بودند. مهمترین چیزی که باید درباره انسان‎های ماقبل تاریخ دانست این است که آنها بی‌اهمیت بودند. تاثیر آنها بر جهان بیشتر از عروس دریایی کرم شب تاب یا دارکوب نبود. اما در مقابل، امروز ما این سیاره را کنترل می‎کنیم و پرسش این است که:‌ چگونه از آنجا به اینجا رسیدیم؟ ما چگونه، ازکَپی‎های بی اهمیت که در گوشه‎ای از آفریقا سرگرم کار خود بودند، به حاکمان کره زمین تبدیل شدیم؟

معمولا به دنبال تفاوت‎های میان خودمان و سایر حیوانات در سطوح فردی هستیم.

من می‎خواهم مطمئن شوم که ویژگی خاصی درباره من وجود دارد، درباره بدن من، درباره مغز من، که من را از یک سگ، یک خوک یا یک شامپانزه بسیار برتر می‎کند. اما واقعیت این است که، در سطح فردی، من به شکل شرم‌ آوری شبیه به یک شامپانزه هستم. و اگر من و یک شامپانزه را با هم در یک جزیره متروکه بگذارید، و ما مجبور شویم برای بقا تلاش کنیم تا ببینیم کدامیک بهتر عمل می‎کنیم، من قطعا روی شامپانزه شرط بندی می کنم، نه روی خودم. و این به معنی وجود مشکلی درباره شخصیت من نیست، فکر می‎کنم اگر هرکدام از شما هم که تنها با یک شامپانزه در جزیره‎ای متروک قرار بگیرید شامپانزه بسیار بهتر عمل خواهد کرد.

تفاوت اصلی میان انسان‎ها و دیگر حیوانات در سطح فردی نیست، بلکه در سطح جمعی است.

انسان‎ها به این دلیل بر این سیاره حکمرانی می‎کنند که تنها حیواناتی هستند که می‎توانند به شکل انعطاف پذیر و در اجتماع‎های پرتعداد با هم تعامل کنند. البته، حیوانات دیگری هم هستند — مثل حشرات اجتماعی، زنبورها، مورچه‎ها– که می‌توانند به شکل جمعی عمل کنند اما در این کار انعطاف زیادی ندارند. تشکیلات آنها بسیار چارچوب بندی شده است.

در واقع، تنها یک راه برای فعالیت یک کندو وجود دارد. و اگر موقعیت و یا خطر جدیدی در برابر کندو قرار بگیرد، زنبورها نمی‎توانند ساختار اجتماعی‎شان را یک شب از نو بسازند. مثلا، نمی‎توانند ملکه را اعدام کنند و جمهوری خلق زنبورها، و یا دیکتاتوری کمونیستی زنبورهای کارگر را ایجاد کنند.

دیگر حیوانات، مانند پستانداران اجتماعی– گرگ‎ها، فیل‎ها، دلفین‎ها، شامپانزه‎ها– می‎توانند با انعطاف بسیار بالاتری عمل کنند اما تنها در تعداد اندک چنین عمل می‎کنند، زیرا تعامل میان شامپانزه‎ها تنها براساس اطلاعات شخصی متقابل شکل می‎گیرد.

اگر من یک شامپانزه هستم و شما یک شامپانزه هستید، و من می‎خواهم با شما همکاری کنم، پس نیاز دارم که شخصا شما را بشناسم. چه جور شامپانزه‎ای هستی؟ شامپانزه‎ی خوبی هستی؟ شامپانزه‎ی بدی هستی؟ قابل اعتماد هستی؟ اگر شما را نشناسم، چطور می‎توانم با شما همکاری کنم؟

تنها حیواناتی که می‎توانند این دو قابلیت را با هم ترکیب کنند و در تعداد زیاد به صورت انعطاف پذیر عمل کنند، ما هستیم، انسان خردمند.

در شرایط تک به تک یا حتی ده به ده، شاید شامپانزه‎ها بهتر از ما باشند. اما اگر ۱٫۰۰۰ انسان را در برابر ۱٫۰۰۰ شامپانزه قرار دهیم، به این دلیل ساده که هزار شامپانزه به هیچ وجه نمی‎توانند با هم همکاری کنند، انسان‌ها به سادگی برنده می‎شوند. و اگر سعی کنید که ۱۰۰٫۰۰۰ شامپانزه را در خیابان آکسفورد یا استادیوم ویمبلی، یا میدان تیان آن من یا واتیکان قرار دهید، چیزی جز آشفتگی نصیبتان نخواهد شد، هرج و مرج کامل. فقط استادیوم ویمبلی را با ۱۰۰٫۰۰۰ شامپانزه تصور کنید. دیوانگی محض.

در مقابل، ده‎ها هزار انسان در آنجا کنار هم جمع می‎شوند و چیزی که می‎بینیم، معمولا، آشوب نیست. چیزی که می‎بینیم، شبکه‎های بسیار پیچیده و موثر همکاری است. هیچ یک از دستآوردهای عظیم بشر در طول تاریخ از ساختن اهرام گرفته تا سفر به ماه، بر اساس توانایی‎های فردی میسر نشده است، بلکه با توانایی همکاری انعطاف پذیر انسانها در اجتماع به دست آمده‎اند.

حتی درباره سخنرانی که همین الان من در حال ارائه آن هستم فکر کنید: من در مقابل ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر ایستاده‎ام، که بیشتر آنها برای من کاملا غریبه هستند. همین طور، شناختی از اکثر کسانی که این رویداد را برنامه ریزی کرده و بر روی آن کار کرده‎اند، ندارم. من، خلبان و خدمه هواپیمایی را هم که دیروز مرا به اینجا، به لندن، رساند نمی‎شناختم. من کسانی که این میکروفون و دوربین‌هایی که درحال ضبط صحبت‎های من هستند را اختراع کرده و ساخته‎اند را نمی‎شناسم. نویسندگان همه این کتابهایی که برای آماده کردن مطالبم مطالعه کرده‎ام را نمی‎شناسم. و البته هیچ یک از کسانی که این سخنرانی را از طریق اینترنت جایی در بوینس آیرس یا دهلی نو خواهند دید، را نمی‎شناسم.

به هرحال، هرچند که ما یکدیگر را نمی‎شناسیم می‎توانیم برای ایجاد این تبادل جهانی ایده‎ها، با هم همکاری کنیم. این یکی از کارهایی است که شامپانزه‎ها قادر به انجام آن نیستند. البته آنها با هم ارتباط برقرار می‎کنند، اما شما هیچ گاه یک شامپانزه را نمی‎بینید که برای ارائه مطالبی درباره موزها یا فیل‎ها یا هر موضوع دیگری در یک کنفرانس شامپانزه‎ای، به دوردست‎ها سفر کند. البته ارتباط و تعامل همیشه خوب نیست، تمام کارهای پلیدی که انسانها در طول تاریخ انجام داده‎اند– و کارهای بسیار بدی انجام داده‎ایم– تمام آنها به خاطر ارتباطات گسترده بوده است. زندان‎ها یک نمونه از سیستمهای تعاملی هستند کشتارگاهها نمونه‎ای از سیستمهای همکاری هستند. کمپ‎های بازپروری نمونه‎ای از سیستم همکاری هستند. شامپانزه‎ها کشتارگاه و زندان و کمپ بازپروری ندارند.

حال در نظر بگیرید که شاید من توانسته‎ام شما را قانع کنم که بله، ما بر جهان حکومت می‎کنیم چون می‎توانیم در تعداد بالا با انعطاف با هم تعامل کنیم.

سوال بعدی که بلافاصله در ذهن یک شنونده کنجکاو مطرح می‎شود، این است که: ما دقیقا چگونه این کار را انجام می‎دهیم؟ چه چیزی تنها ما را، از میان تمام حیوانات، قادر می‎سازد که اینگونه رفتار کنیم؟

پاسخ قوه تخیل ما است. به این دلیل می‎توانیم با انعطاف با تعداد بی شماری از غریبه‎ها تعامل کنیم که تنها ما، از میان تمام موجودات روی زمین، می‎توانیم تخیلات را بسازیم و داستانهای تخیلی را باور کنیم. و تا زمانی که همه به تخیلی واحد ایمان داشته باشیم همه از قوانین، هنجارها و ارزش‌های واحدی پیروی و اطاعت می‎کنیم.

همه موجودات دیگر از سیستم‌های ارتباطی خود برای توصیف واقعیت استفاده می‎کنند. یک شامپانزه ممکن است بگوید “نگاه کن! یه شیر اونجاست، باید بزنیم به چاک!” یا “نگاه کن! یه درخت موز اونجاست! بریم چند تا موز بخوریم!” در مقابل انسان‌ها از زبان خود تنها برای بیان واقعیات استفاده نمی‎کنند، بلکه از آن برای توصیف واقعیات جدید یا واقعیات تخیلی هم استفاده می‎کنند.

یک انسان ممکن است بگوید “نگاه کن، خدایی در آن سوی ابرهاست! و اگر آنچه من به تو می‎گویم را انجام ندهی، پس از مرگ او تو را مجازات خواهد کرد و تو را به جهنم خواهد فرستاد.” و اگر تمام شما داستانی را که من همین الان ساختم باور کنید، آنگاه همه شما از هنجارها، قوانین و ارزش‌های یکسانی پیروی خواهید کرد، و می‎توانید با هم تعامل کنید. این کاری است که تنها انسانها قادر به انجام آن هستند.

هیچگاه نمی‎توانید با این حرف که “…پس از مرگ به بهشت شامپانزه‎ها رهسپار خواهی بود” یک شامپانزه را متقاعد کنید که موزش را به شما بدهد.”…و به پاس اعمال نیکت، هزاران هزار موز به تو اعطا خواهد شد. پس این موز را به من بده.” هیچ شامپانزه‎ای این حرف را باور نخواهد کرد. تنها انسان‌ها داستان‌هایی از این دست را باورمی‎کنند، و به همین دلیل است که ما بر جهان حکم می‎رانیم درحالی که شامپانزه‏‎ها در باغ وحش‎ها و آزمایشگاههای تحقیقاتی نگهداری می‎شوند.

حال، ممکن است این مسئله را قابل قبول بیابید که بله، در یک بستر مذهبی، انسانها با ایمان به تخیلات مشابه با هم تعامل دارند. میلیونها انسان برای ساخت یک کلیسای جامع یا مسجد گرد هم می‎آیند یا در جنگهای صلیبی می‎جنگند یا جهاد می‎کنند، چون تمام آنها به داستانهای مشابه درباره خدا و بهشت و جهنم اعتقاد دارند. اما چیزی که من بر آن تاکید دارم این است که دقیقا ساز و کار مشابهی نه تنها زمینه‎های مذهبی بلکه تمام اشکال تعاملات انسانی در ابعاد بزرگ را در بر می‎گیرد.

به عنوان مثال، زمینه قانونی را در نظر بگیرید. امروزه اکثر سیستم‌های قانون بر اساس باور به حقوق بشر تنظیم شده‎اند. اما حقوق بشر چیست؟

حقوق بشر، درست مانند خدا و سرای باقی تنها داستانهایی ساخته دست ما هستند. آنها واقعیات عینی نیستند؛ آنها خصوصیات بیولوژیکی گونه انسان اندیشمند نیستند. اگر یک انسان را بگیریم و از وسط به دو نیم کرده نگاهی به درون آن بیاندازیم، قلب، کلیه‎ها، اعصاب، هورمون‎ها و دی ان ای او را خواهیم یافت اما خبری از حقوق او نخواهد بود. تنها جایی که می‎توانیم حقوق بشر را بیابیم درون داستان‎هایی است که ما ساخته‎ایم و در قرون اخیر به اشاعه آنها پرداخته‎ایم. ممکن است آنها داستانهایی بسیار مثبت باشند داستانهایی عالی، ولی در نهایت تنها داستانهای تخیلی هستند که ما ساخته‎ایم.

در زمینه سیاسی هم به همین شکل است. مهم‎ترین فاکتورهای سیاست مدرن دولت‎ها و ملت‎ها هستند. اما دولت‎ها و ملت‎ها چه هستند؟ آنها واقعیات عینی نیستند. یک کوه، یک واقعیت عینی است. می‏‎توان آن را دید، لمس کرد و یا حتی آن را بویید. اما یک ملت یا یک دولت، مانند اسرائیل، ایران، فرانسه یا آلمان، تنها داستانهایی هستند که ما ساخته‎ایم و به شدت وابسته و دلبسته آنها شده‎ایم.

در زمینه اقتصاد هم چنین است. امروزه مهمترین بازیگران در اقتصاد جهانی شرکت‎ها و موسسات هستند. احتمالا بسیاری از شما در یک موسسه مانند گوگل، تویوتا یا مک دونالدز کار می‎کنید. این نام‎ها دقیقا چه هستند؟ اینها چیزهایی هستند که وکلا آنها را تخیلات قانونی می‎نامند. آنها داستانهایی هستند که جادوگران پرقدرتی به نام وکلا آنها را ساخته و نگه داشته‎اند. (خنده) و موسسات در طول روز چه کار می‎کنند؟

بیشتر اوقات به پول در آوردن مشغولند. اما، پول چیست؟ دوباره، پول هم یک واقعیت عینی نیست؛ و هیچ ارزش عینی ندارد. این تکه کاغذ سبز را بردارید، اسکناس دلار. به آن نگاه کنید–هیچ ارزشی ندارد. نمی‎توان آن را خورد، نمی‎توان آن را نوشید نمی‎توان آن را پوشید. اما ناگهان این قصه گویان برجسته از راه می‎رسند– بانکداران بزرگ، وزرای اقتصاد، نخست وزیران– و یک داستان کاملا متقاعد کننده برایمان تعریف می‎کنند:

“ببین، این تکه کاغذ سبز را می‎بینی؟ این در واقع ۱۰ موز می‎ارزد.” و اگر من آن را باور کنم، و شما آن را باور کنید، و همه آن را باور کنند، عملا نتیجه خواهد داد. آن وقت می‎توانم این تکه کاغذ بی‎ارزش را به سوپرمارکت ببرم، آن را به یک غریبه که تا به حال ندیده‎ام بدهم و در ازای آن موزهای واقعی بگیرم، که واقعا قابل خوردن هستند. این مسئله واقعا هیجان انگیز است.

هیچ وقت نمی‎توان با شامپانزه‎ها همچین کاری کرد. البته شامپانزه‎ها تبادل کالا می‎کنند: “بله اگر تو یک نارگیل به من بدهی، من یک موز به تو می‎دهم.” این جواب می‎دهد. اما تو این تکه کاغذ بی‎ارزش را به من می‎دهی و توقع داری که من یک موز به تو بدهم؟ به هیچ وجه! تو درباره من چه فکری کردی، من آدمم؟ (خنده)

پول، در واقع، موفق ترین داستانی است که توسط انسان‌ها ساخته و پرداخته شده است. چون تنها داستانی است که همه آن را باور دارند. نه تنها کسانی که به خدا اعتقاد دارند، نه تنها کسانی که به حقوق بشر معتقدند، نه تنها کسانی که به ناسیونالیزم باوردارند، بلکه همه و همه به پول اعتقاد دارند و البته اسکناس دلار. به طور مثال، اسامه بن لادن. او از سیاست‎های آمریکایی و دین آمریکایی و فرهنگ آمریکایی بیزار بود، ولی هیچ مخالفتی با دلارهای آمریکایی نداشت. در واقع، او شیفته آنها بود. (خنده)

بنابراین: ما انسانها به این دلیل حاکمان زمین هستیم که در یک واقعیت دوگانه زندگی می‎کنیم. تمامی موجودات دیگر در یک واقعیت عینی به سر می‎برند.

واقعیت آنها شامل اشیاء عینی است، مانند رودها، درختان، شیرها و فیل‎ها. ما انسان‎ها هم در یک واقعیت عینی زندگی می‎کنیم در دنیای ما هم رودها، درختان، شیرها و فیل‎ها وجود دارند. اما در طول قرن‎ها، ما بر روی این واقعیت عینی لایه‎ای ثانوی از واقعیت خیالی ساخته‎ایم، واقعیتی ساخته از نهادهای خیالی، مانند ملت‎ها، خدایان، پول و موسسات. و نکته جالب آن است که با گذشت زمان در طول تاریخ این واقعیت خیالی بیشتر و بیشتر قدرت گرفت و در نتیجه آن، امروزه قدرتمندترین نیروها در جهان همین نهادهای خیالی هستند. امروزه نجات رودخانه‎ها، درختان، شیرها و فیل‎ها به تصمیمات و آرزوهای همین نهادهای خیالی مثل ایالات متحده، گوگل و بانک جهانی، بستگی دارد. نهادهایی که تنها در خیالات ما وجود دارند.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع: 170


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ / Thursday 21st November 2024

دانش نو

+ ۹ نکته که باید درباره هوش مصنوعی بدانید bbv

+ مطالعه دانشگاه استنفورد: با تغییرات هوش مصنوعی انسان‌ها نگران موقعیت خود هستند یسنا امان‌پور

+ دستور کار انسانى جديد / مقالا ای از کتاب انسان خداگونه يووال نوح

+ پلورالیسم چیست؟ قیصر کللی

+ اعضای مصنوعی رباتیک نرم مبتنی بر میکروسیالات، به کمک بیماران دیابتی می‌آیند ´-

+ مهارت تصمیم‌گیری چیست؟ هرمز پوررستمی

+ هوش مصنوعی توزیعی و تجمیعی چیست؟ 

+ تاثیر ابزارهای هوشمند بر کنترل شیوع بیماری‌های فراگیر. 

+ موانع خلاقیت کدامند؟ هرمز پوررستمی

+ نیازی بدون پاسخ! نوآوری اجتماعی را وارد کنیم!  سعید قاسمی زاده تمر

+ مهارت بهتر است یا مدرک دانشگاهی حمیدرضا تائبی

+ علم و اخلاق در گفت‌وگو با دکتر موسی اکرمی؛ دکتر موسی اکرمی

+ مدیریت آینده نگر در ICT 

+ چرا هوش و مهارت، برای داشتن یک شغل کافی نیستند؟ هرمز پوررستمی

+ شرایط اجتماعی چگونه است؟ از منظر چند جامعه شناس ساناز عباس زاده

+ بازگشت به دنیای هنرهای دیجیتال  مهدی صنعت‌جو

+ 2019 

+ مشتری رسانه است فرنود حسنی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟1 یووال نوح هراری

+ تغییر پرشتاب الگو‌های سنتی را منسوخ خواهند کرد 

+ مهارت های مورد نیاز انسان آینده 

+ بازگشت به دوران دولت-شهر برگردان: سپیده جدیری

+ انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر 

+ نویسنده «انسان خردمند» از کتاب تازه خود گفت  یووال نوح هراری

+ مرد «شپشو» یا منادی عقلانیت؟ دکتر موسی اکرمی

+ رسالت فلسفه آسمان است یا زمین؟ دکتر محسن رنانی

+ جامعه شناسی و فردیت دکتر منیژه نویدنیا

+ تمام قدرت به کجا منتقل شد؟  یووال نوح هراری

+ دفاعم از جامعه‌شناسی مرتبط با واقعیت‌هاست تا مبتنی بر ایدئولوژی! 

+ آنچه مرا نکُشد هرمز پوررستمی

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش- رضا جوان

+ پیامدهای مدرنیت -  آنتونی گیدنز

+ اتاق شیشه ای و هنر هشتم زندگی در واقعیت موازی  دکتر مهدی مطهرنیا

+ آزمون های انديشه ورزی در بارۀ خود انديشه حسین کاشفی امیری

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش. 

+ گوگل و پایان آزادی اراده یووال نوح هراری

+ انسان از کجا آمد به کجا می رود؟ محمد طبیبیان

+ بازگشت به خانه میثاق محمدی‌زاده

+ هک کردن مغز، کلیدی برای موفقیت مهسا قنبری

+ چهار راهکار برای هک مغز به‌منظور افزایش موفقیت و بهره‌وری مهسا قنبری

+ نوآوری در عصر دیجیتال ؛ چشم‌اندازی جدید برای خدمات 

+ لیدرهای انقلاب صنعتی چهارم 

+ چطور می‌توانیم برای دریافت حقوق بیشتر چانه‌زنی کنیم؟ حمیدرضا تائبی

+ سرمایه اجتماعی دانش آموزان مهدی ولی نژاد

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش 

+ ابرها دگرگون می‌شوند، دگرگون می‌کنند و دنیای فناوری را سیراب می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟ یووال نوح هراری

+ چشم را باید شست…. جور دیگر باید دید دکتر سید کمال الدین موسوی

+ جنبش روش های آمیخته 

+ جامعه شناسی فرهنگی؛ انسان های جامانده دکتر منیژه نویدنیا

+ انگیزه پیشرفت پایین ‌تر از متوسط عثمان آچاک

+ جامعه شناسی شهری و حس زندگی؟ دکتر منیژه نویدنیا

+ چرا ناهنجاری؟ 

+ سخنرانی حسین پاینده در نشست روانکاوی و تحلیل‌های کلان اجتماعی (۲)؛ 

+ چرا کسب‌ و کارهای نوپای موفق به‌سادگی ممکن است شکست بخورند؟ حمیدرضا تائبی

+ بنیان‌های نابرابری اجتماعی دکتر محسن رنانی

+ روانکاوی درمان فرد یا اجتماع 

+ مقدمه‌ای بر تاریخ زیبایی‌شناسی مدرن؛  پُل گایر، ترجمه سیدجواد فندرسکی

+ ظرفیت آموزشی بازی های رایانه  

+ افراد معمولی چگونه به افرادی خارق‌العاده تبدیل می‌شوند مهسا قنبری

+ چپ و راست مرده‌اند، زمین را می‌خواهی یا آسمان را؟ 

+ مهم‌ترین فنآوری‌ها در سال ۲۰۱۸ 

+ هوش مصنوعی می تواند طی بیست سال آینده تهدیدی برای ۴۷ درصد از مشاغل باشد 

+ در حسرت توسعه رضا داوری اردکانی

+ آزادی علمی مقصود فراستخواه

+ سازماندهي گروههاي مشارکتي در سازمانهاي يادگيرنده 

+ مديريت دانش، نياز سازمان هاي امروز 

+ مديريت استرس مجيد يوسفي

+ رقابت بزرگان بر سر تراشه‌های هوش مصنوعی و خیزش آرام تکینگی به‌سمت ما! حمیدرضا تائبی

+ تغییر اجتناب ناپذیر است و باید به منظور ایجاد تحولات مدیریت شود. 

+ ⁠دانشگاه اصفهان برگزار می کند: ⁠دانشگاه اصفهان

+ به فرزندانمان رحم کنیم دکتر محسن رنانی

+ زلزله در سیارات دیگر چگونه رخ می‌دهد؟ 

+ ساختمان‌های هوشمند فرشته نجات انسان‌ها می‌شوند حمیدرضا تائبی

+ استفاده از سیل تصاویری که در زلزله به راه می‌افتد مهدی صنعت‌جو

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید. حمیدرضا مازندرانی

+ انواع سازمانها Organization Types از دیدگاه برنامه ریزی هدف ها و وسیله ها راسل ایکا ف

+ هوش سازمانیم ‌تجاری است، پس موفق می‌شوم! حمیدرضا تائبی

+ درک اشارات دست با تصویربرداری صوتی مهدی صنعت‌جو

+ نقش بی بدیل هوش مصنوعی بر شهرها و شهروندان آنها محسن راعی

+ مزایای سواد اطلاعاتی 

+ هوش مصنوعی انویدیا، هوای آفتابی را برای ماشین های خودران شبیه سازی می کند! علیرضا فرجی علیرضا فرجی

+ فراگیری: نیازی پایه ای 

+ قلسفه و زندگی روزمره. موسی اکرمی

+ خلاقیت نمادین دهه هشتادی ها 

+ فهم سواد اطلاعاتی 

+ نظریه سواد رسانه ای در گفتگو با دکتر هاشمی 

+ در سال جدید مهندسی نرم‌افزار را جدی‌تر دنبال کنیم حمیدرضا تائبی

+ باید که لذت آموختن را دوباره بیاموزیم پوریا ناظمی

+ انقلاب هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جامعه و شرکت ها 

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید حمیدرضا مازندرانی

+ وجود یخ در مدار استوای مریخ 

+ ظهور «ابر انسان‌ها» طی ۲۰ سال آینده 

+ دانشمندان به استقبال مهمترین پرسش های بشر می روند! 

+ آینده پژوهی و انواع آینده. محسن گرامی طیبی

+ ضریب رشد استارتاپ‌های ایرانی، بالاترین در منطقه نزدیک به متوسط جهانی 

+ نگاه تان به آینده است یا اکنون؟ 

+ اینجا همه آدم‌ها این‌جوری نیستند* مهدی صنعت‌جو

+ بدرود سیارۀ زمین؟ لورین رابینسون

+ تهدیدات اینترنت اشیا 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995