Iranian Futurist
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
محیط زیست
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


رهبری دانش: ارزش آفرينی دانش در سازمان

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[2007-03-13]   [ سيد عليرضا حجازي]

1. مقدمه

اگر تا چندی پيش "مديريت دانش"[1] موضوع جالب توجهی در "کانون های تفکر"[2] بود، اکنون سخن از "رهبری دانش"[3] به ميان آمده است و توجه انديشمندان فعال در قلمروهای مديريت و اطلاع رسانی را به خود جلب نموده است. البته اين دو موضوع جدای از يکديگر نيستند و در بسياری از مباحث همپوشانی دارند. رهبری دانش حاکی از تغيير چشمگير چالش های فرا روی مديران طی سال های اخير است. امروزه کاملاً محتمل است که هيچ عاملی به اندازه "ارزش آفرينی"[4] نمی تواند منشأ تغييرات و تحولات بنيادين در يک سازمان گردد. شاهد و مبنای چنين ادعايی علاقه و تمايل روز افزون سازمان ها به يافتن راههای جديدی است که می توانند به وسيله آنها ارزش بيشتری را عايد سازمان خودشان نمايند.

ديگر دانش به منبع اقتصادی کليدی سازمان ها تبديل شده است و اين در حالی است که سرمايه های مادی، نيروی انسانی و منابع طبيعی به عنوان منابع ثانوی سازمان ها در نظر گرفته می شوند. اين رويکرد نوين در "سازمانهای دانش محور"[5] به روشنی قابل تشخيص است.

به علاوه، گسترش وسايل ارتباطی سبب شده است که ديگر "دانش ذيقيمت"[6] تنها در اختيار معدودی از مديران ارشد يک سازمان نباشد. در گذشته رهبران عالی سازمان ها چشم انداز دراز مدت و تصميم گيری های کلان را مورد توجه خود قرار می دادند، حال آنکه روز به روز و فصل به فصل "دانش تأثیرگذار"[7] توسط "سيستم دانشی"[8] موجود در سازمان که متشکل از "کارکنان دانشی"[9] آن سازمان است توليد و منتشر می شود. در نتيجه، چالش اصلی فرا روی مديران امروزی افزايش دانايی و ارتقای کارايی کارکنانی است که دانشی را توليد می کنند که سبب افزايش "ارزش بازار"[10] می گردد. بدين ترتيب شاهد پديد آمدن نسل جديدی از سازمانهای دانش محور هستيم که از آنها با عنوان "سازمانهای ارزش آفرين"[11] ياد می شود ]1[.

2. سازمانهای ارزش آفرين چه نوع سازمانهايی هستند؟

يک سازمان ارزش آفرين "رهبری غير موازی دانش"[12] را برای مشتريان خودش به منظور مواجهه با چالش های پيش بينی نشده فراهم می سازد. منظور از رهبری غير موازی دانش، حفظ وضعيت رقابتی ميان سازمان های رقيب در زمينه توليد و دستيابی به "دانش تجاری"[13] است که در موقعيت های حساس و چالش آفرين سبب برتری سازمانها نسبت به يکديگر در عرصه توليد کالا يا ارايه خدمات می گردد.

ارتقای درک مشتريان از شرايط کاری و اقتصادی عصر فرا- صنعتی، "کار دانشی وابسته به انسان"[14] و عمليات خدماتی يکپارچه تمام تلاش يک سازمان ارزش آفرين را به خود اختصاص می دهد و در دراز مدت سبب وفاداری و پايبندی مشتريان به آن سازمان می گردد. جريان مداوم چالش ها سبب می شود تا دست اندرکاران اينگونه سازمانها دائماً سرگرم مطالعه و پژوهش به منظور يافتن راههای جديد برای پاسخگويی به نيازهای روزآمد مشتريان باشند. بدين ترتيب سازمان های ارزش آفرين، ناخواسته "استعداد دانشی"[15] خود را تقويت می نمايند و همين امر قابليت اطمينان به آنان را نزد مشتريانشان افزايش می دهد.

ارتقای عملکرد، بهره وری، افزايش ظرفيت توليد و رضايت کارکنان از کار همگی اهداف ديگری هستند که يک سازمان ارزش آفرين دنبال می کند. بنابراين، سازمانهای ارزش آفرين بيش از همه می تواند مورد توجه و علاقه مؤسسات صنعتی و توليدی باشد چرا که اين سازمانها دقيقاً به چيزهايی اولويت می دهند که مورد توجه نهادهای صنعتی است. نکته قابل توجه ديگر اين است که سازمان های ارزش آفرين می توانند ساز و کار و چارچوب های مورد نياز مؤسسات صنعتی را در قالب بسته های نرم افزاری ارايه نمايند. بدين ترتيب "دانش رسمی"[16] برای اينگونه مؤسسات به "دانش کاربردی"[17] تبديل می شود. از اينرو، پرسشی که اغلب در ذهن دست اندرکاران "اقتصاد دانش"[18] مبنی بر اينکه "آيا دانش نيز مانند کالا قابل فروش است؟" مطرح می شود، در قالب يک روش شناسی کاربردی پاسخ مثبتی را در پی دارد.

معنای واقعی سازمان های ارزش آفرين زمانی آشکار می گردد که اين سازمانها امر آموزش مؤسسات صنعتی را بر عهده می گيرند و منابع انسانی فعال در آنها را بر مبنای استراتژی های انعطاف پذير بازار تحت آموزش قرار می دهند. سازمانهای ارزش آفرين در بعد آموزش سه هدف اصلی را دنبال می کنند: الف) ارايه ديدگاههای تجاری جديد به افراد تحت آموزش به گونه ای که سبب افزايش "هوش تجاری"[19] در آنان گردد. ب) عمق بخشيدن به تفکر سازمانی و مديريت بازرگانی آنان و ج) تشويق آنان به تسهيم دانش ميان همکاران و اعضای هم تيم ]1[.



3. چه کسی رهبر دانش است؟

بدون شک رهبران دانش شکل جديدی از مديران سازمانی هستند. اين مديران کاملاً در چارتهای مرسوم سازمانی نمی گنجند. اين دسته از مديران اغلب در نقاط اتصال درون سازمان ها و درست در مرز اشتراک بخش ها و واحدهای سازمانی يافت می شوند. پست های فرماندهی و کنترل سازمان نيز معمولاً خالی از اين نوع مديران نيستند.

ارايه تعريفی برای رهبر دانش مستلزم پذيرش و داشتن درک واقع بينانه از اين عنوان است. همچنين مستلزم آن است که يک فرد فرهيخته[20] به هنگام شنيدن اين اصطلاح، مسؤوليت های مديريت دانش را متمرکز بر توسعه کارکردها و راه حل های مديريت دانش در نظر آورد. پرسشی که درست در همينجا مطرح می شود اين است که "آيا ما واقعاٌ به رهبری دانش نياز داريم؟" يا اينکه "چه نوع رهبری دانشی مورد نياز ماست؟". با آگاهی از انواع رهبران دانش می توانيم بر اساس نقش آنان تعريف درستی را از هر يک ارايه دهيم و متناسب با نياز سازمان خود از آنان بهره برداری نماييم.

در يک بررسی چند جانبه که توسط گروه دلفی[21] صورت گرفت، روشن شد که در عمل رهبر دانش طيف گسترده ای از پست های سازمانی را بدون توجه به عنوان پذيرفته شده سازمانی در بر می گيرد و شامل کارکردها و ويژگی های مشابهی است ]2[. برجسته ترين وِيژگی عبارت است از تجربه ترکيبی تجارت و فناوری اطلاعات، چيزی که حداقل به ده سال تجربه کاری در هر دو حوزه نيازمند است. همچنين برخورداری از تفکر سازمانی و علاقه به سطحی از کار و فعاليت که توسعه يکی از پيامدهای اجتناب ناپذير آن است. اين رهبران بايد ضمن رعايت ارتباطات جاری در سلسله مراتب سازمانی، شبکه های غير رسمی را در جهت ايجاد سازمانهای غير رسمی و پنهان تقويت نمايند. از طريق همه اين کانالهاست که رهبران دانش می توانند روش ها و سيستم های جديد را برای ترغيب دانش پژوهان به رقابت با فراهم کنندگان دانش معرفی نمايند.

چرا سازمان ها به رهبران دانش نياز دارند؟ چنين نيازی بديهی است زيرا بايد بر موانع طبيعی فرا روی تسهيم و اشتراک دانش در محيط های بزرگ کسب و کار فايق آيند. اين در واقع عصاره مديريت دانش است. سازمانها با هر اندازه و هر تخصص به اين باور رسيده اند که تبادل تجربيات و نه فقط کاربرد فناوری، قلب و کانون توانايی مديريت دانش در تأمين اهداف تجاری و نياز کاربران و مشتريان است. اين امر به ويژه در يک فرهنگ آزاد با تقويت کانال های ارتباطی صورت می پذيرد. رهبری دانش برای تسهيل ايجاد فضای مورد نياز تشريک و تسهيم دانش لازم است.

برای اثبات اين نکته بايد متذکر شد رهبران دانشی که در اين بررسی به شکل برجسته ای نمايان شدند، ويژگی های خاصی را از خود نشان دادند نظير: مهارتهای گردآوری دانش، سازماندهی، طبقه بندی و ارتباط سازمانی. ضمن آنکه از ساير مهارت های پيشرفته مانند فناوری اطلاعات در دستيابی به موفقيت هايشان بهره می بردند ]2[. اگر چه امروزه برای سازمانها غيرممکن است که دانش خود را بدون استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی قابل نفوذ نمايند؛ اما همواره اين انتظار از مديران می رود که پيش از هر چيز ديگری از مهارت های ضروری مديريت برخوردار باشند و مذاکرات و ارتباطات مبتنی بر شبکه را پا به پای ارتباطات چهره به چهره به پيش ببرند.

4. انواع رهبران دانش

بسياری از سازمان ها گام های اوليه را در مسير انتخاب يک مدير دانش ارشد[22] برداشته اند تا در ذهن جمعی سازمان خود نفوذ کنند. اين رويکرد موضوع بسياری از مباحث رهبری دانش بوده است. اگر چه تعدادی از سازمان ها چنين جايگاهی را در چارت سازمانی خود برای اين دسته از رهبران يا به عبارت بهتر مديران در نظر گرفته اند، اما اين رويکرد تنها يکی از چندين رويکردی است که امروزه برای نهادينه کردن امر رهبری دانش مورد استفاده قرار می گيرد. سازمانهای زيادی رهبران دانش را به کار گرفته اند و برای چنين متخصصانی عنوان "تحليل گر دانش"[23]، "مدير دانش" يا "مباشر دانش"[24] را برگزيده اند. وظيفه و نقش اين افراد بسيار مشکل تر از مدير دانش ارشد است و اغلب عقايد و ديدگاههای صريحی را بر عليه در اختيار داشتن انحصاری دانش ابراز می نمايند.

تحليل گر دانش مسؤول گردآوری، سازماندهی و اشاعه دانش است که معمولاً بر حسب درخواست يا دستور چنين فعاليت هايی را انجام می دهد. تحليل گران دانش، مخازن متحرک بهترين کارکردها هستند و رهبری دانش را به اين شکل فراهم می نمايند. اين افراد در واقع کتابخانه ای از اطلاعات مربوط به چگونگی تسهيم و تشريک دانش در سازمان هستند. البته قابليت اطمينان چيزی است که از يک تحليل گر دانش بطور طبيعی انتظار می رود و کتابخانه متحرکی که می خواهد اطلاعات مربوط به چگونگی تسهيم و تشريک اطلاعات را در اختيار اعضای يک سازمان بگذارد، بايد از چنين ويژگی مهمی برخوردار باشد. بايد توجه داشت در صورتی که اين افراد سازمان را ترک کنند، اين دانش را نيز همراه خود خواهند برد، از اينرو بايد همواره مراقب سطوح دسترسی اين افراد به اطلاعات ذيقيمت موجود در سازمان بود. خطر اصلی زمانی افزايش می يابد که اين دانش و اطلاعات به دست سازمان های رقيب بيافتد، لذا بايد تدابيری را نظير تأمين مالی تحليل گران دانش پس از ترک سازمان انديشيد تا صيانت کامل از دانش سازمان به عمل آيد.

مدير دانش مسؤول هماهنگی کوشش های مهندسان، کارفرمايان و تحليل گران است. مدير دانش اغلب در سازمان های بزرگ مورد نياز است چرا که معمولاً در اين سازمان ها فرايندهای بيشمار تسهيم دانش روی می دهد. مدير دانش هماهنگی لازم ميان اين فرايندها را در يک واحد کاری فراهم می سازد. خطر داشتن مديران دانش اين است که نتيجه نهايی حاصل موفقيت کليه مديران دانش خواهد بود و در صورت شکست يکی از آنها سازمان نمی تواند اهداف خود را بطور کامل محقق سازد. با وجود چنين احتمال خطری، مدير دانش می تواند با موفقيت در يک سازمان به يک رهبر دانش تبديل شود چرا که کليه هماهنگی های ضروری را برای انجام فرايندها شخصاً بر عهده دارد و از زير و بم فعاليت های هر واحد به خوبی باخبر است. همين امر سبب می شود تا تسهيم دانش به خوبی در ميان کليه واحدهای سازمان صورت گيرد.

گاهی ممکن است بر اثر انباشت و تراکم بيش از حد دانش، سازمان متوسل به يک منبع واحد اطلاعاتی جهت گردش اطلاعات در سازمان گردد. در اين حالت سازمان دچار نوعی انقباض دانش می شود و در اين صورت کنترل، فرماندهی و هماهنگی فعاليت های کليه گروههای توليد کننده دانش در سازمان بر عهده يک مدير دانش خواهد بود. همکاری کليه اعضای تيم يا واحد سازمانی با مدير دانش در اين مقطع از اهميت خاصی برخوردار است و کوشش های وی را ثمربخش خواهد نمود.

مدير دانش ارشد مسؤول هماهنگی گسترده ميان کليه فعاليت های رهبری دانش است. مدير دانش ارشد يا اصطلاحاً CKO اغلب به عنوان رهبر دانش اصلی سازمان در نظر گرفته می شود. نکته قابل توجه در اين ميان اين است که نبايد او را با مدير اجرايی ارشد يا مدير عامل [25](CEO) اشتباه گرفت. اگر چه ممکن است CKO بخشی از ساز و کار انسانی IT[26] در سازمان در نظر گرفته شود، اما اغلب اينگونه نيست. CKO مسؤول مالکيت زيرساخت اطلاعاتی در يک سازمان نيست، بلکه مسؤوليت روش ها، کارکردها و راه حل های مديريت دانش را بر عهده دارد. در حال حاضر اين نقش معمولاً به صورت انفرادی بر عهده مديران گذاشته می شود و اغلب پرسنل يا تيمی از کارکنان برای آن در نظر گرفته نمی شود. به عبارت ديگر هر مدير مسؤول مديريت دانشی است که با آن سر و کار دارد. CKO بايد از مهارت و دانش پيشرفته گردآوری دانش برخوردار باشد و بتواند برای نيازهای اطلاعاتی سازمان تدابير به هنگام و مناسبی بيانديشد. يک CKO موفق کسی است که در بحبوحه تعاملات مشتريان با کارکنان سازمان "دانش ضمنی"[27] را به دانش کاربردی تبديل نمايد و آن را به صورت مدون و منظم در مخازن مربوطه جهت استفاده های بعدی ذخيره نمايد. چنين قابليت هايی سبب تقويت جنبه پاسخگويی سازمان می شود.

قرار دادن يک CKO در يک پست سازمانی کمترين کاری است که يک سازمان می تواند برای رهبری دانش خود انجام دهد. شايد کار يک سازمان با يک نفر که ديدگاه مديريت دانش را دارد نيز راه بيافتد، اما مديريت واقعی دانش مستلزم تحمل هزينه ها و صرف زمانی است که در دراز مدت به نفع تمام سازمان خواهد بود. بدون شک کليه گروههايی که در سطح سازمان سرگرم مديريت دانش هستند، به يک رهبری کلان و واحد نياز دارند. مديريت دانش بنا بر طبع ذاتی خود متأثر از خطوط کار يا اصطلاحاً [28]LOB و افرادی است که در رأس سازمان قرار دارند. از اينرو بهترين کاری که می توان انجام داد، ايجاد نوعی هماهنگی ميان فعاليت هايی است که خروجی های اطلاعاتی و دانشی دارند. بنابراين يک رهبر دانش منفرد که در ميان کليه خطوط کار حضور دارد می تواند اين هماهنگی را به بهترين شکل ايجاد نمايد.

مباشر دانش مسؤول فراهم ساختن پشتيبانی حداقل و در عين حال مداوم از کاربران دانش است که در قالب تأمين ابزارها، روش ها و کارکردهای تخصصی مديريت دانش می تواند اين پشتيبانی را به عمل آورد. مباشر دانش از کاربردی ترين و فرصت ساز ترين مشاغل سازمان برخوردار است. يک مباشر دانش معمولاً فردی است که نقش ياری رسان به ديگران را برای فهم بهتر و استفاده مناسب از فناوری و کارکرد مديريت دانش بر عهده دارد. واژه "مباشر" به خاطر ملاقات های پياپی چنين فردی با کسانی که در مطالعه گروه دلفی مورد مصاحبه قرار گرفتند، به کار رفت ]2[. اين واژه در برگيرنده مسؤوليت و تمايل به راهنمايی ديگران است هر چند که شايد کاربرد اين واژه به تنهايی چندان روشن نباشد و تا حدودی سبب ابهام در ذهن شنونده آن شود.

5. نتيجه: نياز سازمان شما چيست؟

رهبران دانش مربيان بهترين کارکردها و مشاورانی برای ايجاد چارچوبهايی هستند که ايجاد و تسهيم دانش را تسهيل می نمايند. اما اين افراد مالکان و صاحبان دانش نيستند. رهبران دانش تنها پل هايی را ميان توليد کنندگان و مصرف کنندگان دانش می سازند. اين رهبری سازمان است که فرهنگ حاکم بر سازمان را می سازد. و بالاخره اين کارکنان دانش هستند که دلايل منطقی را برای بهره برداری از رهبری دانش مطرح می نمايند.

همانطور که گذشت، CKO، مدير دانش، کارفرما يا مباشر همگی می توانند انواع رهبر دانش باشند اما اين سازمان است که بايد نياز خود را بدرستی تشخيص دهد و متناسب با آن رهبر دانش را به کار گيرد. معاون رئيس يا مدير سيستم ها الزاماً نمی تواند رهبر دانش مناسبی هم برای سازمان شما باشد. شايد هيچ کس در سازمان شما از چنين ويژگی برخوردار نباشد. به وضعيت تسهيم دانش در سازمان خود توجه کنيد و سطوح مسؤوليت را برای رهبری دانش تعيين نماييد. اين سطوح ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ حاکم بر سازمان شما دارند. سپس بر مبنای اين سطوح عمل کنيد. به عنوان مثال قراردادن يک CKO در سازمانی که علاقه و منافع اجرايی کمی در امر مديريت دانش دارد، يک اشتباه فاحش است و همچنين در جايی که مديران LOB اساساً اعتمادی به يکديگر ندارند، سخن گفتن از رهبری دانش بيشتر به يک شوخی يا جوک شبيه است تا يک اصل مديريتی. يک CKO نمی تواند درمانی را برای برطرف نمودن ارتباطات ضعيف و بی اعتمادی حاکم بر يک سازمان ارايه دهد چرا که اين وضعيت ارتباط مستقيم با جو سازمان و ارزشهای رايج در آن دارد.

شکی نيست که رهبری دانش جزئی مهم در مجموعه کارکردهای مديريتی هزاره جديد است. سازمان ها بايد در صدد تعريف ساز و کارهای مناسبی برای بکار گيری اين امکان جديد در سازمان های خود باشند. قواعد و مقررات مکتوب بر کاغذ تنها مقدمه ای برای آغاز اين حرکت است و ابعاد واقعی مديريت دانش در عمل و به هنگام کار خود را نشان می دهد.


منابع و مآخذ:

1. Knowledge Leadership: Leveraging Knowledge That Creates Value. Last time visited at: http://www.pepitone.com/content/know.asp

2. Stacie Capshaw and Thomas M. Koulopoulos, "Knowledge Leadership", DM Review Magazine, Last time visited at: http://www.dmreview.com/article_sub.cfm?articleId=20

-------------------------------------------------------

[1] Knowledge Management

[2] Think Tanks

[3] Knowledge Leadership

[4] Value Creation

[5] Knowledge-based Organizations

[6] Valuable Knowledge

[7] Impressive Knowledge

[8] Knowledge System

[9] Knowledge Workers

[10] Market Value

[11] Value Creator Organizations

[12] Unparalleled Knowledge Leadership

[13] Commercial Knowledge

[14] Human-dependent Knowledge Work

[15] Knowledge Potential

[16] Formal Knowledge

[17] Practical Knowledge

[18] Knowledge Economy

[19] Business Intelligence

[20] Intellectual

[21]The Delphi Group

[22] Chief Knowledge Officer (CKO)

[23] Knowledge Analyst

[24] Knowledge Steward

[25] Chief Executive Officer (CEO)

[26] Information Technology

[27] Implicit Knowledge

[28] Lines Of Business


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ / Tuesday 3rd December 2024

دانش نو

+ ۹ نکته که باید درباره هوش مصنوعی بدانید bbv

+ مطالعه دانشگاه استنفورد: با تغییرات هوش مصنوعی انسان‌ها نگران موقعیت خود هستند یسنا امان‌پور

+ دستور کار انسانى جديد / مقالا ای از کتاب انسان خداگونه يووال نوح

+ پلورالیسم چیست؟ قیصر کللی

+ اعضای مصنوعی رباتیک نرم مبتنی بر میکروسیالات، به کمک بیماران دیابتی می‌آیند ´-

+ مهارت تصمیم‌گیری چیست؟ هرمز پوررستمی

+ هوش مصنوعی توزیعی و تجمیعی چیست؟ 

+ تاثیر ابزارهای هوشمند بر کنترل شیوع بیماری‌های فراگیر. 

+ موانع خلاقیت کدامند؟ هرمز پوررستمی

+ نیازی بدون پاسخ! نوآوری اجتماعی را وارد کنیم!  سعید قاسمی زاده تمر

+ مهارت بهتر است یا مدرک دانشگاهی حمیدرضا تائبی

+ علم و اخلاق در گفت‌وگو با دکتر موسی اکرمی؛ دکتر موسی اکرمی

+ مدیریت آینده نگر در ICT 

+ چرا هوش و مهارت، برای داشتن یک شغل کافی نیستند؟ هرمز پوررستمی

+ شرایط اجتماعی چگونه است؟ از منظر چند جامعه شناس ساناز عباس زاده

+ بازگشت به دنیای هنرهای دیجیتال  مهدی صنعت‌جو

+ 2019 

+ مشتری رسانه است فرنود حسنی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟1 یووال نوح هراری

+ تغییر پرشتاب الگو‌های سنتی را منسوخ خواهند کرد 

+ مهارت های مورد نیاز انسان آینده 

+ بازگشت به دوران دولت-شهر برگردان: سپیده جدیری

+ انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر 

+ نویسنده «انسان خردمند» از کتاب تازه خود گفت  یووال نوح هراری

+ مرد «شپشو» یا منادی عقلانیت؟ دکتر موسی اکرمی

+ رسالت فلسفه آسمان است یا زمین؟ دکتر محسن رنانی

+ جامعه شناسی و فردیت دکتر منیژه نویدنیا

+ تمام قدرت به کجا منتقل شد؟  یووال نوح هراری

+ دفاعم از جامعه‌شناسی مرتبط با واقعیت‌هاست تا مبتنی بر ایدئولوژی! 

+ آنچه مرا نکُشد هرمز پوررستمی

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش- رضا جوان

+ پیامدهای مدرنیت -  آنتونی گیدنز

+ اتاق شیشه ای و هنر هشتم زندگی در واقعیت موازی  دکتر مهدی مطهرنیا

+ آزمون های انديشه ورزی در بارۀ خود انديشه حسین کاشفی امیری

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش. 

+ گوگل و پایان آزادی اراده یووال نوح هراری

+ انسان از کجا آمد به کجا می رود؟ محمد طبیبیان

+ بازگشت به خانه میثاق محمدی‌زاده

+ هک کردن مغز، کلیدی برای موفقیت مهسا قنبری

+ چهار راهکار برای هک مغز به‌منظور افزایش موفقیت و بهره‌وری مهسا قنبری

+ نوآوری در عصر دیجیتال ؛ چشم‌اندازی جدید برای خدمات 

+ لیدرهای انقلاب صنعتی چهارم 

+ چطور می‌توانیم برای دریافت حقوق بیشتر چانه‌زنی کنیم؟ حمیدرضا تائبی

+ سرمایه اجتماعی دانش آموزان مهدی ولی نژاد

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش 

+ ابرها دگرگون می‌شوند، دگرگون می‌کنند و دنیای فناوری را سیراب می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟ یووال نوح هراری

+ چشم را باید شست…. جور دیگر باید دید دکتر سید کمال الدین موسوی

+ جنبش روش های آمیخته 

+ جامعه شناسی فرهنگی؛ انسان های جامانده دکتر منیژه نویدنیا

+ انگیزه پیشرفت پایین ‌تر از متوسط عثمان آچاک

+ جامعه شناسی شهری و حس زندگی؟ دکتر منیژه نویدنیا

+ چرا ناهنجاری؟ 

+ سخنرانی حسین پاینده در نشست روانکاوی و تحلیل‌های کلان اجتماعی (۲)؛ 

+ چرا کسب‌ و کارهای نوپای موفق به‌سادگی ممکن است شکست بخورند؟ حمیدرضا تائبی

+ بنیان‌های نابرابری اجتماعی دکتر محسن رنانی

+ روانکاوی درمان فرد یا اجتماع 

+ مقدمه‌ای بر تاریخ زیبایی‌شناسی مدرن؛  پُل گایر، ترجمه سیدجواد فندرسکی

+ ظرفیت آموزشی بازی های رایانه  

+ افراد معمولی چگونه به افرادی خارق‌العاده تبدیل می‌شوند مهسا قنبری

+ چپ و راست مرده‌اند، زمین را می‌خواهی یا آسمان را؟ 

+ مهم‌ترین فنآوری‌ها در سال ۲۰۱۸ 

+ هوش مصنوعی می تواند طی بیست سال آینده تهدیدی برای ۴۷ درصد از مشاغل باشد 

+ در حسرت توسعه رضا داوری اردکانی

+ آزادی علمی مقصود فراستخواه

+ سازماندهي گروههاي مشارکتي در سازمانهاي يادگيرنده 

+ مديريت دانش، نياز سازمان هاي امروز 

+ مديريت استرس مجيد يوسفي

+ رقابت بزرگان بر سر تراشه‌های هوش مصنوعی و خیزش آرام تکینگی به‌سمت ما! حمیدرضا تائبی

+ تغییر اجتناب ناپذیر است و باید به منظور ایجاد تحولات مدیریت شود. 

+ ⁠دانشگاه اصفهان برگزار می کند: ⁠دانشگاه اصفهان

+ به فرزندانمان رحم کنیم دکتر محسن رنانی

+ زلزله در سیارات دیگر چگونه رخ می‌دهد؟ 

+ ساختمان‌های هوشمند فرشته نجات انسان‌ها می‌شوند حمیدرضا تائبی

+ استفاده از سیل تصاویری که در زلزله به راه می‌افتد مهدی صنعت‌جو

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید. حمیدرضا مازندرانی

+ انواع سازمانها Organization Types از دیدگاه برنامه ریزی هدف ها و وسیله ها راسل ایکا ف

+ هوش سازمانیم ‌تجاری است، پس موفق می‌شوم! حمیدرضا تائبی

+ درک اشارات دست با تصویربرداری صوتی مهدی صنعت‌جو

+ نقش بی بدیل هوش مصنوعی بر شهرها و شهروندان آنها محسن راعی

+ مزایای سواد اطلاعاتی 

+ هوش مصنوعی انویدیا، هوای آفتابی را برای ماشین های خودران شبیه سازی می کند! علیرضا فرجی علیرضا فرجی

+ فراگیری: نیازی پایه ای 

+ قلسفه و زندگی روزمره. موسی اکرمی

+ خلاقیت نمادین دهه هشتادی ها 

+ فهم سواد اطلاعاتی 

+ نظریه سواد رسانه ای در گفتگو با دکتر هاشمی 

+ در سال جدید مهندسی نرم‌افزار را جدی‌تر دنبال کنیم حمیدرضا تائبی

+ باید که لذت آموختن را دوباره بیاموزیم پوریا ناظمی

+ انقلاب هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جامعه و شرکت ها 

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید حمیدرضا مازندرانی

+ وجود یخ در مدار استوای مریخ 

+ ظهور «ابر انسان‌ها» طی ۲۰ سال آینده 

+ دانشمندان به استقبال مهمترین پرسش های بشر می روند! 

+ آینده پژوهی و انواع آینده. محسن گرامی طیبی

+ ضریب رشد استارتاپ‌های ایرانی، بالاترین در منطقه نزدیک به متوسط جهانی 

+ نگاه تان به آینده است یا اکنون؟ 

+ اینجا همه آدم‌ها این‌جوری نیستند* مهدی صنعت‌جو

+ بدرود سیارۀ زمین؟ لورین رابینسون

+ تهدیدات اینترنت اشیا 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995