پیل و پشه

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Twitter

Google

Yahoo

Delicious

بالاترین

دنباله

[2010-10-02]   [ چارلز هندی]

فرازهائی از کتاب « پیل و پشه » ، اثر : چارلز هندی


- دگرگونی ها را مردم بي منطق بوجود می آورند ، زیرا منطق داران پیوسته خواستار چرخیدن در بر پاشنه پیشین هستند . ( برنارد شاو)

- حقیقت از سه مرحله می گذرد : نخست بی معنا می نماید ، سپس در برابر آن می ایستند و دست آخر به معنای امری بدیهی پذیرفته می شود . ( آرتور شو پنهاور )

- با حرکت اقتصاد از روند صنعتی به سوی خدمات ، پشه ها جانشین فیل هاي گنده پیشین می شوند . دنیای تازه ای است .

من هم دنیای تازه ای در پیش رو دارم . دنیائی که در آن امنیت جای خود را به آزادی می دهد .

- شرکت ها هر چه بزرگتر شوند ، بایستی بخش ها و زیر مجموعه ها را کوچک تر و مستقل تر کنند.

- کیمیاگران هرگز از ناکامی و اشتباه سخن نمی گویند . این ها را فرصت های آموزش می دانند. آموختن در سایه عشق به کار از دیر باز شناخته شده است و به گمان من همچنان در هر سطح و زمانی کارائی دارد .

- هر کس از گونه ای مهارت برخوردار است. نکته ظریف ، توان تبدیل این مهارت به فراورده ای است که مردم حاضر شوند پول خوبی در برابرش بپردازند .

- تنها با زندگی کردن است که چیز می آموزیم و همان ها را نیز در زندگی بازتاب می د هیم .

- اگر خوب بنگریم ، بذر زندگی هر کس را از آغاز پاشیده اند . ( ارنست همینگوی )

- چگونگی شکل گیری دوره آغازین زندگی ما ، از مسئولیتهای پدران و مادران است . محیطی که می آفرینند ، ارزش هائی که بها می دهند . اولویت های مورد نظر آنان ، تنها دنیائی است که کودکان می شناسند .

- آن چه در زندگی مهم است ، چیزهائی نیست که رخ داده ، بلکه چیزهایی است که به خاطر می آورید و چگونه آنها را به خاطر می آورید . ( گابریل گارسیا مارکز )

- صدر نشینان سازمان ، فرهنگ سازان آن می باشند .

- انسان چیزی را که دوست داشته باشد ، بهتر یاد می گیرد .

- روباه چیزهای زیادی می داند ولی خارپشت یک چیز را به گستردگی یاد می گیرد . ( آرفیلوکوس)

- مانند موسیو ژان دان شخصیت نامدار کتاب مولیر ، دریافتم که تاکنون نادانسته ادبیات مدیریت نوین را به کار می برده ام .

- شما نمی توانید واقعیت هارا به کلاس درس بیاورید . آنها را در محل بهتر می توان تحلیل نموده و به مفهوم های ارزنده تبدیل کرد .

- تحصیلات تمام وقت دانشگاهی ، بیش تر مناسب پرداختن به فعالیت هائی همچون مشاوره و تحلیل گری است ، نه مدیریت .

- من همچنان بر این باورم که باید مدارس را به آزمایشگاه های راستین زندگی و کشف هوشمندی تبدیل کنیم . هوشمندي هائی که کم و بیش درنهاد همه انسان ها نهفته است ، هر چند که امکان بروز نیافته باشند .

- رقابت سرمایه داری به انباشت سرمایه می انجامد . ( کارل مارکس )

- رقابت آزاد در بازاری آزاد ، تنها ضامن رعایت انصاف در همه زمینه هاست .

- در خلال چهل سال گذشته ، پیوسته شاهد تغیر نمودارهای سازمانی از شکل شماری جعبه های رویهم چیده هرمی به چیزی شبیه نقشه مسیرها در مجله های خطوط هواپیمائی بوده ايم .

- می بایست تنها بر کارهائی تمرکز نمایم که بهتر از دیگران انجام می دهم و به دیگران هم مزد کارهائی را بپردازم که از من بهتر و زودتر انجام میدهند .

- سازمان نیاز ندارد تا همه چیز را خودش ا نجام دهد ، بویژه هنگامی که دیگران در سایه تخصص خود می توانند کارها و خدمات مود نظر را بهتر و ارزان تر انجام دهند .

- هر فرد می تواند برای سازمان منبعی نهفته از نقدینگی انباشته هشتاد ساله باشد .

- ارزش تمام عمر مشتری ( Life Time Value) از شعارهای نوین مدیریت بازار است .

- اینک تمام کسب و کارها در پی یافتن و اجرای سیاست هایی هستند که وفا داری مشتری به سازمان را تضمین نماید .

- کهنه ها همواره جا را برای نوها خالی می کنند .

- دوران پر خطری پیش روی غول های دنیای کسب و کار قرار دارد ، مگر آنکه در راه و روش خود بازنگری نمایند ، کارکنان راه هم سنگ سهامداران جدی بگیرند و به خاطر داشته باشند که قانون های بازار فراتر از نیاز به عدالت و اخلاق نیست .

- فیل های جوان با چهار چالش عمده روبرو هستند :

1. چگونه گنده تر شوند ، ولی همچنان کوچک وخصوصی بمانند .

2. چگونه خلاقیت را با کارائی بیامیزند .

3. چگونه همراه با رفاه و ثروتمندی ، پذیرش اجتماعی داشته باشند .

4. چگونه هر دو گروه صاحبان اندیشه و سهامداران را پاداش دهند .

- اگر از سده بیستم تنها یک درس گرفته باشم ، این است که نظام برنامه ریزی متمرکز کارائی ندارد . ( کوفی عنّان )

- بزرگترین چالش رو در روی فیل های جوان در دهه های آینده ، چگونگی مدیریت زنجیره شریکانی است که در اندازه و شکل های گوناگون خواهند داشت .

- فدرالیزم روش حکومتی است که راه خود را به دنیای کسب و کار نیز گشوده است . آنجا که سازمان ها می خواهند با حفظ چابکی و توان پاسخ گوئی محلي ، جهانی عمل کنند .

- فدرالیزم مزیّت تمرکز و عدم تمرکز را با هم دارد .

- فدرالیزم به واحدهای عضو فرصت می دهد تا بدون ترس از دست دادن هویت خود ، با دیگران همکاری نمایند .

- فدرالیزم بهترین شکل به هم پیوستن شریکان با هر اندازه و موقعیت ، در یک کل فراگیر می باشد .

- فدرالیزم به شرطی پایدار می ماند که ا عضاء به تنهائی نتوانند همان کاری را انجام دهندکه از دست سازمان بزرگتر بر می آید .

- آگاهی ، تحمّل انسان را بالا می برد .

- در جهان پر تلاطم و دگرگونی پذیر امروز ، بقای سازمان ها به نوآوری و کارآفرینی وابسته است .

- تاریخ نگار آرنولد توینبی با مطالعه بیست و یک تمدن ساقط شده ، نتیجه گرفته که بدلیل مالکیت متمرکز و نرمش ناپذیری در شرایط روبه دگرگونی به آن روز افتاده اند .

- کیمیاگران انسانهائی بلند پروازند ، نمی خواهند دنباله رو رخداد ها باشند ، میخواهند که پیشاپیش ، خود آنها را بسازند ، متفاوت از دیگران باشند .

- کیمیاگران سه ویژگی دارند که برنامه هایشان را به پیش می برد :

1. شیفته کارشان هستند .

2. توان فراتر رفتن از حرکت های منطقی و مستدل وایستادگی بر اندیشه و رؤیاهای خود به رغم وجود مخالفت های آشکار .

3. داشتن چشم سوم . آنان به چیزها و موضوع ها به دیده ای دیگر نگاه می کنند .

- مغزهای منطق گرا ، بی نظمی و آزمون و خطا را برنمی تابند .

- ارزش نوکیا از تولید ناخالص داخل کشور میزبانش ( فنلاند ) بیشتر است .

- نود و هفت درصد از آن چیزهائی را که در کسب و کار با اهمیت هستند ، نمی توان شمرد . ( ادوارد دمینگ)

- آنچه در آینده کمیاب خواهد بود ، اندیشه است نه پول .

- کارکنان امروزین را نمی توان یک نیروی انسانی همگن به حساب آورد . آنان افراد ویژه و مستقلی هستند که باید با هر کدام بصورت انفرادی و ویژه برخورد نمود .

- مجله اكونويست در پژوهش کسب وکارهای اینترنتی به این نتیجه رسیده که دست کم ده شرط و مهارت برای اداره پیروزمندانه آ نها ضروری است :

1. سرعت - همه چیز پر شتاب رخ می دهد . دیوانسالاری کشنده تصمیم گیری است .

2. افراد خوب - کارکنان باید اندک ولی بهترین ها باشند .

3. آشکاری - شفافیت در کارها نتیجه بخش است .

4. همکاری - ترکیب تیمی ، نخستین سنگ بنای فعالیت می باشد .

5. انضباط - پروتکل ها و روش های استاندارد شده ، کلید کارائی هستند .

6. ارتباطات سنجیده - افراد باید از همه رخدادها باخبر باشند .

7. مدیریت محتوا - درصد اطلاعات ، غیر ضروری هستند .

8. تمرکز بر مشتریان - توجه ویژه به هر مشتری .

9. مدیریت دانائی-پخش دانسته ها .

10. الگو بودن در رهبری - آن چه رامی گویند ، خود عمل کنند . بر خط ( On Line) باشند .

- در فهرست اولویت های نیازهای جهانی ، دسترسی به اينترنت بسی پائین تر از بهداشت و تغزیه جا می گیرد .( بيل گیتس )

- در اقتصاد تجربی ، بجای کالا ، خاطره خوش می فروشند .

- جوامع هر چه ثروتمند تر شوند ، بیشتر به مصرف فراورده های طبیعی رو آورده و روش های سازگارتر با محیط زیست را پیش می گیرند .

- به آرامی دریافته ایم که مشتریان نیز همواره تن به نوآوری ها نمی دهند .

- در همه کسب و کارهای اطلاعات محور کنونی ، واسطه ها جائی ندارند .

- حذف واسطه های سنتی ، جا را برای فعالیت های میانی تازه ای با روش ویژه خود ، باز خواهد کرد .

- فیل ها به پشه هائی نیز دارند که پوستشان را بخاراند و پیش از دیر شدن ، متوجه مسائلی سازد که خود نمی بینند .

- این وضع همانند دیگر پدیده های اجتماعی است که دروازه کار در دنیای اطلاعات محور را هر چه بیشتر به روی خانم ها گشوده و گروهی از مردان خواسته یا ناخواسته ، به بچه داری و آشپزی در خانه کشانده است .

- بنابر پیش بینی بیل گیتس ، تا فرا رسیدن سال 2050 ، بیش از نیمی از نیروی کار فعالیت های خود را در خانه انجام خواهند داد .

- عاقبت همه جوامع در نهایت به مردم سالاری لیبرالی وسرمایه داری بازار آزاد ختم خواهد شد. ( فارنسیس یوکوهاما )

- سرمایه داری در سراسر جهان به یک شکل نیست .

- گرفتن مدرک کارشناسی به معنای خبره شدن در یک حوزه نیست ، بلکه تنها جواز یادگیری می باشد .

- یکی از بهترین راه های آموختن هر چیز ، کوشش در یاد دادن آن به دیگران است .

- رشد اقتصادی ، خواهان مصرف بیشتر توسط مردم بیشتر است .

- تا زمانی که اشتهای سیری ناپذیر وجود دارد ، مشکلی در میان نخواهد بود . پای سرمایه داری هنگامی در گل خواهد ماند که انسان ها به راستی نخواهند فراتر از نیازشان به خرید بپردازند .

- بنظر می رسد که سرمایه داری توان تراز نمودن این نا برابری را نداشته و پیوسته آنرا بدتر می کند . البته سنگاپور نشان داده که در صورت برخورداری جامعه از رهبر مصمم و غیرتمند مي توان از میوه های سرمایه داری به سود ناداران بهر ه برداری نمود .

- این یکی از مشکلات همراه با سرمایه داری پیروزمند است : باید همواره باکوشش دو برابر شنا کنی ، تا بتوانی همچنان در جای کنونی بمانی .

- غریبان به دستاوردهای اقتصادی سنگاپور اقرار دارند ، ولی از پایش های سخت حکومتی و سر به راهی کم نظیر مردم انتقاد می کنند .

- آمریکائی ها احساس می کنند که مسئول کار و زندگی خود هستند و این را به دیگری حواله نمی دهند .

- سودمندی و خوب بودن پول در فرهنگ آمریکائی ریشه ای استوار دارد .

- شایسته نیست که بازی های قمار گونه ( خرید و فروش سهام در بورس ) ، پایه نظام ثروت آفرینی جامعه قرار گیرد .

- نیک انگاشتن ثروت شخصی در فرهنگ آمریکائی ، همچنان موتور به حرکت در آورنده سرمایه داری ویژه آن سرزمین می باشد .

- برخی مدیران شرکت ها ( در آمریکا ) ، تا پانصد برابر کارکنان عادی در آمد دارند . چگونه می توان کار کسی را که در همان سازمان فعالیت می کند پانصد برابر ارزشمندتر ارزیابی نمود ؟

- بنابر آمار ، هم اینک آمریکا ، پس از نیجریه ناعادلانه ترین و نابرابرترین جامعه در جهان است . در اقتصادی که ناداران پیوسته در سابقه کسب ودانش و تجربه عقب تر می افتند ، رشد وپیشرفت اقتصادی نیز فاصله دارایان و ناداران را هر چه بیشتر می کند .

- در آمریکا ناداران به راستی نادارند ، ولی سر به شورش بر نمی دارند ، طبقه میانی جامعه هم متوجه پس رفت رفاهی خود نیستند .

- پایه این وضعیت را نیز باید در اندیشه پیورتین های بنیانگذار آمریکا جستجو کرد . اینان گروه بدی از مسیحیان بودند ، زیرا جائی برای رحمت الهی باقی نگذاشتند . می گویند که هر کس مسئول زندگی خود بوده و نباید دیگران را سرزنش کند .

- این اندیشه جا افتاده در فرهنگ آمریکائی که آینده می تواند و باید بهتر ازگذشته باشد ، بسی سازنده تر از دیدگاه رنگ و رورفته سنّت اروپائی است که تصور می کند دوران طلائی همه چیز عاقبت به سرازیری خواهد گرائید .

- وجود چنین روندی ، به گروه جای گرفته در پائین هرم اجتماعی نوید می دهدکه امید بالا رفتن دارند . البته امید همواره با ترس همراه است . زیرا برای شکست خوردگان تأمین مشخصی وجود ندارد . ترکیب همین امید و ترس آشکار در جامعه آمریکاست که نیرو بخش حرکت آنها می باشد .

چنانچه این ترکیب به هم بخورده و ترس چیره شود ، موجب رکود و تهدید سرمایه داری نوع آمریکائی می گردد . نگهداری این تراز ، همواره از مهم ترین چالش های سیاست مداران آن کشور بوه است .

- چرا ایالات متحده نیازمند بکارگیری 70 درصد وکلای دادگستری جهان است: آیا این نشانه آشکار نگرانی رابرت پوتنام در احساس از میان برخاستن اعتماد همگانی نیست ؟

- در قاموس من ، زندگی هدفمند آن است که فراتر از خود بیندیشم . چیزی که در برنامه سرمایه داری خودپرست جائی ندارد .

- آمریکائیان پیوسته بر آزادی بیش از برابری تأکید نموده و برابری را در فرصت ها ، نه پیامدها ، مدنظر دارند .

- آمریکائیان به کشور خود بسیار معتقدند و گمان می کنند که آنچه در این سرزمین کارائی دارد ، در دیگر کشورها نیز پیاده شدنی است .

- در غیاب قانون های سازمانی که مهار کننده بازار است ، سرمایه داری فردگرا کشورها را پاره پاره می کند .

- در دیدار از چین دریافتم که آنان با آگاهی از گسترده بزرگ بازار داخلی ، در پی برقراری ویرایشی خاص از سرمایه داری هستندکه کمتر نیازمند عرضه خود به بازار جهانی است .

- چیزی به عنوان جامعه نداریم . هر چه هست ، فرد و خانواده است . ( مارگارت تاچر )

- من خواهان اقتصاد بازارم ، ولی جامعه بازار را نمی خواهم ( جوسپن نخست وزیر فرانسه )

- در سال 1960 ، گروه 20 درصدی بالای ثروتمندان ، 70 درصد ثروت جهان را در دست داشتند . تا فرا رسیدن سال 1990 ، این درصد به 85 افزایش یافته است و بی تردید اینک بالاتر هم رفته است .

- یک میلیارد از جمعیت دنیا با درآمدی کمتر از یک دلار در روز ، زندگی می کنند . آیا سرمایه داری جهانی هدیه ای برای آنها دارد ؟

- چرا سرمایه داری در غرب پیروز شده و در دیگر جاها به شکست می انجامد ؟

- کشورهای نادار همه ابزار پیروزی سرمایه داری را دارند ، غیر از سرمایه ! البته حجم بزرگی از دارائی ها نیز موجود است . ولی این کشورها توان تبدیل آنها به سرمایه جاری قابل استفاده را ندارند .

- دست کم 80 درصد دارائی مردم در کشورهای درحال توسعه – خانه ها ، مغازه ها و کسب و کارها – بصورت قانونی ثبت نشده و حالت سرمایه راکد را دارد (اقتصاددان پرویی ، دوسوتو )

- از میان 200 کشور جهان ، تنها حدود 25 کشور از حقوق مالکیت جهانی ( UPR) و روش های تبدیل کار و پس انداز به سرمایه قابل بهره برداری ، برخوردار هستند . ( دوسوتو )

- یکبار دیگر امتیاز آمریکا را از این بابت مشاهده می کنیم . نخستین مهاجران به این سرزمین ، اندیشه محاسبه و ثبت دقیق دارایی ها را با خود آورند و از همان آغاز به کار بستند .

- راه حل مسئله ، آسان سازی مقررات ثبت دارائی ها و فراهم نمودن ابزار تأمین سرمایه برای کسب و کارهای کوچک و اغلب ثبت نشده یا غیر قانونی است .

- به منظور بالا آوردن ناداران از لایه زیرین هرم ، باید فرصت به دست آوردن در آمد و دسترسی به اعتبار را برایشان فراهم ساخت .

- چیزی که برای فرد سودمند است ، همواره برای جامعه سودمند نیست . توسعه در بهترین حالتش ، دو گام پیش و یک گام به پس می باشد .

- نکته طنز آمیز اینکه : تنها ناداران گمان می کنند که ثروت خوشبختی می آورد .

- نظام سرمایه داری ، آفریننده بسیاری از چیندوگوها ( اسباب و اثاثیه غیر ضروری وزائد بر نیاز ) و چیزهای بیهوده است . خودخواهی و رشک را رواج می دهد و معیار پیروزی در آن ، اغلب بر پایه نابرابری میان سرمایه دار و جامه و نیز میان اعضاء طبقه خودشان می باشد .

- اگر کاری نکنیم که هر کسی علاقمند به ماندن در کرالای خود باشد ، مهاجرت به بزرگترین چالش این سده تبدیل می گردد .

- از رقابت با دیگران بکاهید : چیزی نو بیافرینید ، معنا و مفهوم پیروزی را دوباره تعریف کنید .

- اگر بتوانیم نیرو و اتکاء به نفس آمریکائیان ، مهربانی و خوشرویی کرالائی ها ( در هندوستان ) ، نظم و توان تصمیم گیری سنگاپوری ها در آینده سازی را بهم بیامیزیم ، بهترین نظام سرمایه داری را خواهیم آفرید .

- آموزه کمونیزم هدفی والا داشت . رسیدن به برابری در جامه ای برتر به سود همگان . ولی ابزاری مؤثر برای رسیدن به این هدف را فراهم نکرده بود. از سوی دیگر، سرمایه داری همه راه های ثروت آفرینی را می داند ، ولی در مورد هدف غائی روشن نیست . ثروت برای چه کسی و چه چیزی است . همین کاستی می تواند سرچشمه نابودی سرمایه داری شود .

- زندگی تنها سرمایه ای است که در دستانمان جا دارد و باید آنرا به شایستگی و در راهی سودمند به کار بگیریم .

- تا زمانی که به کاری اشتیاق نداشته باشید ، آنرا در مرکز زندگی خود قرار ندهید .

- بجای بهسازی وضع موجود ، بکوشید تا چیزی متفاوت عرضه کنید .

- اگر بخواهیم که خوشه چین بینش ها و اندیشه های نو باشیم ، باید پا را از حوزه تخصصی خود بیرون بگذاریم .

- نوآوری راستین را باید بیرون از صنعت یا شرکت خود جستجو کنیم .

- آنچه از درون می آید ، به جای تازگی ، بیشتر توسعه همان چیزهای آشناست . باید گهگاه خود را وادار به گردش در دنیاهای نو و نادیده بنمائیم تا چیزها را با دیدی تازه بنگریم ، یا شاهد چیزهای تازه باشیم .

- یادگیری همانند خوردن ، لذت بخش است .

- در دیگر دنیاها بگردید ، بنگرید ، بشنوید و بپرسید . سپس به دنیای خود بازگردید و از مفهوم های تازه راهی نو براي انجام کارهایتان بسازید .

- بنابر یک مثل قدیمی: ما چیزهائی را در پیرامونمان می بینیم که می خواهیم .

- پاداش های معنوی ارزشمند هستند و نباید در عرضه آنها کوتاهی شود .

- کار را مجموعه ای می پندارم که : در آمد ، خشنودی ، همنشینی با انسان ها ، خلاقیت و حتی مکان دلخواه رادر خود دارد .

- برای پشه های مستقل ، رمز پیروزی تنها شهرت ، شهرت وشهرت است.

- واقعیت اینست که اگر تنها با شمشیر خود به جنگ برویم ، در کنار پیروزی، باید انتظار زخم های کاری را نیز داشته باشیم .

- اگر هوشیار نباشید ، پیروزی می تواند شما را تباه کند .

- آگاهی از نظر و انتقاد دوستانه کسی که خواهان پیروزی شماست ، امتیاز بزرگی به حساب می آید .

- ثروت خود را نه با آنچه دارید ، بلکه با آنچه می توان آفرید ، باید اندازه گیری نمود . ( امیار تاسن )

- کسب و کار از انسان تنها دو چیز می طلبد : حرکت تهاجمی و آزمندی ( راندی کامیسار )

- این نظام ( سرمایه داری ) با سر لوحه قرار دادن تنها جنبه اقتصادی انسان و تکیه بر سود آوری و قانون بازار ، به حرمت و مقام انسانی آسیب فراوان می رساند ( پاپ – 1999 )

- توجه به ناتوانی انسان ، برترین پایه برای خوب حکومت کردن است . ( جیمر مادیسون )

- زندگی بدون وابستگی و تعلق خاطر به دیگری ، حالت بی تعهدی و بی مسولیتی نسبت به همه انسان ها را دارد .

- تصور می کردم که جامعه با ثروتمندتر شدن ، آرام تر می شود . ولی در عوض می بینم که آتشی تر و آشفته تر گردیده است .

- اقتصاد بجای تراز نمودن کاستی ها ، به افزایش شتاب مسابقه اسب دوانی در زندگی پرداخته است .

- عدالت دو گونه است : یکی آن که به هر کسی آنچه استحقاق دارد می دهد .دیگری آنچه نیاز دارد . نخستین گونه هنگامی قابل تحمل است که دومی نیز اعمال شود .

- اگر داستان های مسیحی را در کنار داستان های یهودی ، بودایی ، اسلامی و هندو بگذاریم ، از وضعیت انسان و مفهوم زندگی چیزهای بیشتری دستگیرمان می شود . نکات مثبتی در همه آنها نهفته است .

- من زندگی را جستجوئی پیوسته با هدف یافتن حقیقت در خود و پیروی از وجدان آگاه می دانم .

- جستجوی دور و دراز و پیوسته برای کشف استعدادهای نهان ، چیزی است که مرا بر پا نگه داشته است .

- فیلسوفان جهان را تنها تفسير کرده اند ، هر آینه هدف دگرگون سازی آن است .( نوشته بر قبر کارل مارکس )

- خوشبختی ، در گرو کاری داشتن ، به چیزی امید بستن و کسی را عاشق بودن است . ( سخنی کهن از سرزمین چین )

---

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:

+ خدایان مدیریت 

+ تغییرات با آنچه در گذشته بوده فرق می کند 

+ عصر سنت گریزی  

+ پیل و پشه 

+ روح تشنه 

+ وضعیت کار در قرن 21  

منبع:

نسخه‌ی چاپی ارسال اين مطلب به دوستان

---

[نظر دهید]    [تعداد نظرهای ثبت شده در پیوند با این مطلب: ] 

.

---