Iranian Futurist
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
محیط زیست
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


گلايه هايي از متوليان منابع انساني

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[2008-06-09]   [ مسعود بينش]

كوتاه و خواندني



بخش اول



www.mgt.blogfa.com

کيت هاموندز(Keith Hammonds) از مديران شرکت Fast company) ) سخنراني گله آميزي باعنوان: «چرا ما از منابع انساني متنفريم؟» انجام داده است. او در اين سخنراني چهار علت انزجار خود از متوليان منابع انساني را برمي‏شمرد و به اين علت‌ها بدين‌گونه اشاره مي کند:
دور بودن از فضاي کسب و کار سازمان، توجه به کارايي، به جاي ارزش، عدم انعطاف‏پذيري در رويارويي با چالش‏هاي پيش‏رو و منفعلانه عمل کردن. گرچه لحن او در اين سخنراني و انتخاب عنوان آن، تيز و گزنده است ولي هشدارهاي او و استناد به سخنان بزرگاني نظير ديو اولريش در جهت توجه به تحول آفريني و ارزش افزايي در کارهاي متوليان منابع انساني حاکي از نيت اصلاح گرانه و جهت‏گيري مشفقانه سخنان اوست که توجه به آن براي متوليان منابع انساني شرکت‏ها ضروري است. در اين شماره بخش نخست را مي خوانيد و در شماره ارديبهشت ماه، بخش دوم آن، چاپ خواهدشد.


هاموندز مقاله خود را چنين شروع مي‏کند: «در عصر اقتصاد دانايي، شرکت‏ها تنها با داشتن برترين استعدادها بازي رقابت را خواهند برد. بنابراين يافتن، پرورش دادن و توسعه استعدادها بايد به عنوان يکي از الزامات شرکت‏ها تلقي شود. با اين حال چرا منابع انساني وظيفه خود را چنين بد انجام مي‏دهد؟ و چگونه مي‏توان آن را اصلاح کرد؟»

هاموندز در ادامه مي‏گويد: «20 سال پيش که موضوع شرکاي استراتژيک مطرح شد، هدف آن بود که منابع انساني در صحنه باشند و به حاشيه رانده نشوند. يعني در تصميم‏گيري‏هاي استراتژيک شرکت حضوري فعال داشته باشند. يک صندلي مطمئن در جلسات تصميم‏گيري براي خود پيدا کنند.در گذشته چنين بود که متوليان منابع انساني در بهترين حالت، خود را به صورت يک شر گريزناپذير به رخ مي‏کشيدند و در بدترين حالت، يک نيروي تاريک ديوانسالار بودند که نقشي غيرضروري ايفا مي‏کردند، مانع نوآوري بودند و نسبت به انجام تغيير حالت محافظه کارانه داشتند.

منابع انساني واحدي است در شرکت که بيشترين توانايي بالقوه را داراست. در تئوري، محرک اصلي عملکرد کسب و کار است. از سوي ديگر دستاوردهاي لمس شدني ندارد؛ هدف من اين است که علت را کشف کنم».
هاموندز به طرح چند پرسش مي‏پردازد: «چرا ارزيابي عملکرد سالانه به نوعي هدر دادن وقت تبديل شده است؟ چرا عموما فايده‏اي بر آن مترتب نيست؟ چرا متوليان منابع انساني غالبا پيرو و مطيع مديران مالي هستند؟ چرا ارتباطات آنها به نوعي ناديده گرفتن واقعيت‏هاست؟ چرا بيشتر کارکنان به هدردادن وقت مي‏پردازند و براي انجام يک کار کوچک يک جنگل کاغذ مصرف مي‏کنند؟ و چرا متوليان منابع انساني بر يکسان ديدن افراد، به عنوان نماد تساوي مي‏نگرند؟»

او پس از طرح اين پرسش‏ها مي‏گويد: «بنابراين تعجبي ندارد که چرا ما از منابع انساني بيزار هستيم. در پژوهشي که در سال 2005 صورت گرفته است مشخص شده که تنها 40 درصد کارکنان، شرکت‏هاي خود را به نگهداري کارکنان کيفي توصيه کرده‏اند، 41 درصد ارزيابي عملكرد را منصفانه دانسته‏اند، 58 درصد کارکنان آموزش‏هاي خود را مطلوب قلمداد کرده اند. اغلب آنها گفته‏اند که فرصتهاي کمي براي توسعه در اختيار داشته‏اند و اينکه نمي‏دانند براي ارتقا چه الزاماتي را بايد رعايت کنند. غالبا گفته‏اند که تنها نيمي از افراد بر اين باورند که شرکتها جدي به مسائل رفاهي آنها مي‏پردازند».

هاموندز در ادامه مي‏گويد: «منابع انساني بايد بر بال استراتژي کسب و کار شرکت سوار شود، در حالي که اغلب متوليان گوشه عزلت گزيده‏اند و کنار كشيده‌اند. آنها فقط به پرداخت حقوق و به بحث دربارة بازنشستگي مشغول هستند، در حالي که شرکتها بسرعت به برون‌سپاري چنين فعاليت‏هاي اداري، با کمترين هزينه مي‏انديشند. بنابراين نتيجه اين خواهد شد که نقش‏هاي استراتژيک بر دوش سرمايه فکري شرکت خواهد بود اما در برابر، متوليان منابع انساني متناسب با آن نيستند».

هاموندز در بررسي علل اين چگونگي، مواردي را اين‌گونه بر مي‏شمارد:
1. متوليان منابع انساني ميخ تيز در جعبه سازمان نيستند. آنها کند هستند. جوانان تازه دانش آموخته جوياي نام در پيوستن به سازمان‏ها، منابع انساني را بر نمي‏گزينند. مطابق آمار، تنها 2/1 درصد در سال 2004 چنين بوده‏اند. بنابراين گاه افراد هوشمند اين کار را انجام مي‏دهند ولي افرادي که شم کسب و کار دارند نه. آنها کمتر خطرپذير هستند. برخي از آنها نيز که به اين عرصه وارد مي‏شوند، اشتباه كرده‌اند. آنها دوست دارند با افراد کار کنند. بايد به آنها گفت: برويد و در اجتماع کار کنيد، نه در سازمان. مديريت منابع انساني به خوب بودن و خوب کارکردن بر نمي‏گردد، به اين بر مي‏گردد که چگونه مستعدترين و بهترين افراد را جذب کنيم و بر مجموعه ارزش سازمان بيفزاييم.

شکاف بين توانمندي‏ها و الزامات شغل نيز روز به روز بيشتر مي‏شود. امروزه متوليان منابع انساني که مدرک مرتبط بالاتر از ليسانس داشته باشند، کم هستند. 83 درصد افرادي که از آنها در مورد عامل اصلي موفقيت متولي منابع انساني پرسش شده است، بيشترين ارزش را براي مهارت‏هاي ارتباطي بين افراد قائل شده‏اند. قوانين استخدامي و اخلاق کسب و کار به ترتيب 71 درصد و 66 درصد بوده است. مديريت تغيير 35 درصد، مديريت استراتژيک 32 درصد و مالي نيز 2 درصد بوده است.

حقيقت آن است که متوليان منابع انساني به طور عملي علاقه‌مند نيستند، يا مهيا نشده‏اند که کسب و کاري انجام دهند. در انجام کسب و کار، دهها مسئله وجود دارد. متوليان منابع انساني به عنوان نگهبان استعدادهاي سازمان بايد بدانند که افراد چگونه در خدمت افراد سازمان خواهند بود. برخي معتقدند که: هوش کسب و کار بزرگترين عاملي است که نبود آن نزد متوليان منابع انساني، داراي اهميت است.
2. متوليان منابع انساني به جاي ارزش، به دنبال کارايي هستند، چرا؟ زيرا آسانتر است و سنجش آن نيز آسان‏تر خواهدبود. تجربه 20 ساله ديو اولريش نشان مي‏دهد که متوليان منابع انساني به طور عمده به فعاليت‏ها و کارها اهميت مي‏دهند نه به دستاوردها و خروجي‏ها. در حالي که او مي‏گويد: شما وقتي کارا هستيد که ارزشي بيفزاييد. اين بدان معناست که شما بوسيله آنچه انجام مي‏دهيد مورد سنجش قرار نمي‏گيريد، بلکه توسط آنچه ارائه مي‏دهيد محک مي‏خوريد. بنابراين همان‌گونه که در هر سرمايه‏گذاري مي‏خواهيم بازگشتي وجود داشته باشد، متوليان منابع انساني بايد چنين مزيت مالي قابل فهم و قابل ارائه‏اي را در فعاليت‏هاي خويش داشته باشند تا تاثير آن را بر موفقيت سازمان نشان دهد.

?. متوليان منابع انساني براي شما کار نمي‏کنند. اين واقعيت در ارزيابي سالانه خود را نمايان مي‏ســازد. قوانين و قواعد متعدد مربوط به حفظ حقوق کار و کــارکنان، فرصت‏هاي برابر شغلي، استانداردهاي منصفانه کــار و اشتغال و ايمني و سلامتي و توجه به مسائل پزشکي و خــانوادگي، دقت ويــژه در اين زمينه‏ها را براي متوليان منابع انساني ضــروري ساخته است. اما آنان نبايد فقط به ظاهر خشــک قانون بسنده کنند و حکم کلي بر کــارکنان برانند. آنــان بايد پيچيدگيها و ناهماهنگيهاي محيط و نـيروي کار را دريابند. پيراهن يکسان بر تن کارکنـــان کردن (ONE SIZE FITS ALL)، ساده‏ترين کاري است که مي‏توان انجام داد و دليل گرايش متوليان منابع انساني به اين کار، همين ساده‏بودن است. استثنا قائل شدن درحقيقت کاري است که بايد آنها انجام دهند و اين يک پارادوکس پيچيده است. اين نه به خاطر خوشايند کارکنان، بلکه به خاطر پيشبرد کسب و کار صورت مي‏گيرد. پيام آنها بايد اين باشد که، ما کارکنان با عملکرد برتر را ارزش مي‏نهيم و به تشويق و آموزش آنها تاکيد داريم.

تاکيد هاموندز در اينجا بر آن است که متوليان منابع انساني با داشتن ديد محدود و متعصب، ارزش‏هاي بلند مدت را فداي بازده کوتاه مدت مي‏کنند. بدين جهت است که او مي‏گويد: نبايد متوليان منابع انساني از لحاظ ساختاري به مديران مالي گزارش دهند، زيرا آنها با هزينه‏ها سر و کار دارند و متولي منابع انساني بايد به سرمايه‏گذاري بينديشد.

4 . گوشه انزوا گزيدن در دفتر کار، مزيتي براي متوليان منابع انساني نيست. هاموندز معتقد است که زبان گفتمان سازمان‏هاي منابع انساني محور، زباني نرم است که در آن از آموزش و توسعه و تعهد سخن مي‏رود اما عملکرد در زمينه سود شرکت ناديده گرفته مي‏شود. حتي اگر زبان منابع انساني نرم باشد، واقعيت در غالب موارد سخت است. در پژوهشي که به عمل آمده است، معلوم شده که 70 درصد کارکنان در شش ماه اول کار در يک شرکت، آن را ترک مي‏کنند. دلايل اين کار متعدد و متفاوت است. آنها احترام و ارجي براي خود نمي‏بينند. مورد مشورت و ارتباط واقع نمي‏شوند. 10 دقيقه توجيه شده، سپس در سالن به حال خود رها مي‏شوند. بنابراين متوليان منابع انساني بايد به مسئوليت خود عمل کنند. نمي‏توانند گوشه‏اي بنشينند و منتظر باشند تا مديريت در اتاق آنها را براي انجام کاري بکوبد. مطابق پژوهش‌ها، تا سال 2008 بيشتر، فعاليت‏هاي اداري حوزه منابع انساني، نظير: آموزش و توسعه، پرداخت، جذب، بهداشت و رفاه برون‌سپاري خواهد شد. اين امر فرصتي براي متوليان منابع انساني فراهم مي‏کند که بر مسائل اساسي کسب و کار سازمان تمرکز كنند و شريک استراتژيک کسب و کار شوند. هاموندز اميدوار است در اين راه فرصت سوزي صورت نگيرد. تنها در اين صورت است که او از گله و شکايت و دلخوري خود از متوليان منابع انساني، دست بردارد.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ / Friday 22nd November 2024

اقتصاد فراصنعتی

+ اقتصاد از چشم‌اندازی زنانه مریم یوسفیان

+ انسان شناسی اقتصادی پیر بوردیو سعدیه صالحی

+ چطور می‌توانیم در زمان رکود اقتصادی بازهم موفق ظاهر شویم؟ حمیدرضا تائبی

+ خلاصه کتاب چالشهای مدیریت در قرن ۲۱،پیتر دراکر سید محمد افقهی

+ چرا زنان مدیران بهتری هستند داریوش نوروزی

+ اقتصاد خرد جوزف استیگلیتز

+ پروفسور مارگلین کسی است که تمامی مدارج اقتصاد نئوکلاسیک را تا انتها طی کرده است استفان مارگلین

+ نگاهی متفاوت در علت یابی کاستی های نظام آموزشی 

+ اقتصاد نفتی کارآفرینی و تولید علم را فلج کرده است 

+ چرا با وجود سخنرانی خوب از نتیجه جلسه راضی نیستید؟ 

+ چگونه مدیران را مدیریت کنیم مترجم: رویا مرسلی

+ ركود از جنگ و امريكا هم خطرناك‌تر است محسن رنانی

+ اقتصاد دانایی محسن عارف

+ نوآوری استراتژيک در چهار مرحله. نادیا شادوش

+ آينده نگري ، تحقیق و توسعه و نوآوری ، جهاني انديشيدن 

+ اقتصاد سیاسی، نفت و بحران اقتصادی ایران / گفت‌وگو با محسن رنانی دکترمحسن رنانی

+ یک دیدگاه فرآیندی از مدیریت دانش مترجم: مصطفی پارسانیا

+ راهنمایان گردشگری،‌ کاشفان سرمایه‌های نمادین دکترمحسن رنانی

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکترمحسن رنانی

+ عصر مدیران. 

+ ايران پسا تحریم و بحران در شرکت‌های نفت بين‌المللی  سید کامران باقری

+ با حضور زنان در جامعه به توسعه می‌رسیم دکترمحسن رنانی

+ واكاوي نفت: رنـج اقتصـاد ايـران از سـه تـهديد در گفتگو با ناصر فکوهی دکتر ناصر فکوهی

+ طرحی برای آینده‌نگری اقتصاد ایران علیرضا صابونی‌ها

+ درک دموکراسی 

+ جدل رنانی و مصباحی‌مقدم بر سر توسعه 

+ افق‌های کوتاه مقیاس‌های کوچک فرشاد مومنی

+ صنعت‌داری یا صنعتی‌شدن؟ عباس شاکری

+ روند های جدید پویا در کارآفرینی 

+ خلاقیت راهکاری جهت توسعه گردشگری 

+ فرصت‌های از دست رفته بایزید مردوخی

+ راهکارهای تحقیق اقتصاد بدون نفت دکتر بایزید مردوخی

+ بیم و امیدهای نفتی سعیده شفیعی

+ روندها، فرصت‌ها و تهدیدها حسین تسلیمی

+ شجاعانه اما پر اشتباه دیدره مک کلاسکی/ استاد دانشگاه اقتصاد در شکاگو

+ توسعه انساني يعني توانمند سازي سیدمحمدسعید نوری‌نائینی

+ سودای تغییر بدون تغییر ، اساسی ترین مشکل بنگاههای خصوصی مهندس صلاح الدین همایون

+ دنیای نو اقتصاد نو 

+ مدیریت دانش در سازمان 

+ چطور سازمان ها یمان را برآینده متمرکز کنیم ؟  یان ویلسن / برگردان : مهندس حمید رضا عرفانیان

+ این رکود پایان ناپذیر…! 

+ ﺟﻬﺎﻧﻲﺷﺪﻥ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩﻱ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺭﻭﺯﺑﻪ ﺣﺒﻴﺒﻲ

+ در آستانه دوره پایان نفت هستیم دکترمحسن رنانی

+ آنچه پیتر دراکر درباره‌ سال 2020 می‌دانست 

+ اصول مدیریت دولتی 

+ سال٩٤، پایان حضور دولت در عرصه توسعه دکترمحسن رنانی

+ بخشی از اقتصاد در آستانه ورشکستگی است دکترمحسن رنانی

+ ما نیازمند انقلابی پایدار هستیم 

+ چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی مهدی صانعی

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ریشه نابرابری در کجاست؟ پل کروگمن

+ کروگمن، استگلیتز و توماس پیکتی جزء پرنفوذترین اقتصاددانان اکونومیست

+ تحصیل دانایی و مدیریت دانایی جان وَن بِویرن

+ تاثير اجزاء اقتصاد دانش محور بر بهره وري نيروي كار رضا خواجه نائيني

+ جهانی سازی یعنی ادغام اقتصادهای ملی/من منتقد سرسخت‌ راهبردهای‌ اصلاحی‌ مثل‌ «شوک درمانی» هستم/واکنش شدید علیه جهانی‌سازی‌، به علت افزایش نابرابری  استیگلیتز

+ پیش نیازهای اقتصاد دانایی محور زهرا شمسی

+ چرا در صنایع علم محور، قدرت رقابت جهانی نداشته ایم؟ علی بابایی

+ علم اقتصاد در ایران تبدیل به ایدئولوژی شده است 

+ اﺗﻢ, ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ, ﻧِﺖ، آﻳﻨﺪهي ﻣﺎﺳﺖ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ خدایان مدیریت چارلز هندی

+ اخلاق در رفتار سازمانی مهندس صلاح الدین همایون

+ مدیریت از زبان بزرگمهر بابک بهی

+ اقتصاد دانان فردا_2 

+ اقتصاددانان فردا 

+ رشد اقتصادی بدون سیاستگذاری هوشمندانه امکان پذیر نیست رعیا

+ خرما و کشمش جایگزین واردات شکر مهدی ازرقی

+ ايجاد يك جامعه يادگيرنده پروفسور جوزف استيگليتز

+ رشد اقتصادی در جهان کندتر می شود/ آیا بشر در آینده ثروتمندتر می شود؟ ندای ایرانیان

+ چرا هنوز به مدیران نیاز داریم؟ مترجم: فريبا وليزاده

+ سودهای بانکی مردم را خانه نشین کرد. ثروت های دروغین در اقتصاد پول مبنا دکتروحید شقاقی شهری

+ اقتصاد دیجیتالی  علیرضا ابراهیمی

+ رقابت جهاني در قرن 21 مصطفی مؤمنی

+ ساختارهای جدید سازمانی 

+ داﻧﺶ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ Decision  آرش ﻣﻮﻣﻨﻲ

+ مدیر قرن بیست و یکم  ترجمه و اقتباس: تورج مجیبی و محسن محمدیان ساروی

+ چالش‌های سودآوری و رشد در سازمان‌های قائم به ذات فرنود حسنی

+ سازمان تندآموز  

+ روند آینده رقابت و تقسیم بازار در نظام بانکی ایران  فرنود حسني

+ سازمانهای یادگیرنده  

+ فرهنگ سازمانی سید محمدعلی رجبی

+ سیاست‌گذاری مناسب در خصوص رسیدن به اقتصاد دانش­محور هومن ابوترابی

+ جایگاه ایران در اقتصاد دانش‌محور هومن ابوترابی

+ نبرد با ادم اسمیت (و کارل مارکس) Daniel Jafari

+ بی عدالتی درمیان ثروتمندان زیاد شده / از ثروتمندان مالیات بیشتری بگیرید حتی اگر فقیر شوند 

+ کتاب “سرمایه در قرن ۲۱″ ”توماس پیکتی”  مدرسه اقتصاد

+ مدیریت و سازمان در قرن بیست و یکم  ’امیر یوسفی

+ مدیریت بحران، بحران مدیریت  امیررضا پوررضایی

+ هند و پاکستان در بازار لوازم‌التحریر ایران  

+ نگرشی جدید نسبت به روش های توسعه مدیریت  Gaurav Moda, Anshu Nahar, Jai Sinha

+ بهره گیری از ارتباطات داخلی برای پشبرد استراتژی بقای سازمان عادل میرشاهی

+ چين کپی‌کار را فراموش کنيد!  سيد کامران باقری

+ کارآفرینی و خلق ثروت بدون سرمایه مالی  

+ قابلیت‌های تصمیم‌‌گیری پايدار را به سازمان خود بیاورید  

+ مثبت اندیشی عاملی برای افزایش بهره‌وری در محیط کار  مترجم: نفیسه هاشم خانی

+ چرا مدیران منابع انسانی شانس کمتری برای مدیر عامل شدن دارند؟  مترجم: مریم رضایی

+ بشنويد که افراد دقيقا چه مي‌گويند؟! سيد محمد اعظمی نژاد

+ درگیری شدید سیاسی بین سنت گرایان و تجددگرایان حوزه اقتصاد ایران 

+ چالشهای یک مدیر درایران کنونی صلاح الدین همایون

+ مهارت‌های مدیریتی Eric McNulty



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995