Iranian Futurist
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
محیط زیست
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


نقد گلايه‏هاي کيت هاموندز در مورد مديريت منابع انساني توسط روبين برکلي

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[2008-09-13]   [ مسعود بينش]

www.mgt.blogfa.com

در شماره پيش، سخنان و گلايه‏هاي کيت هاموندز در مورد مديريت منابع انساني را منتشر کرديم. در اين شماره نقد و توضيح دکتر روبين برکلي از مدرسه مديريت و فناوري Lally را بر سخنان ايشان مي‏آوريم. اين مقاله در سال 2006 از سوي انجمن مديريت منابع انساني آمريکا (SHRM) در دسترس قرار گرفته است.

هاموندز در سخنراني خود توضيح داده است که چرا عملکرد منابع انساني، دستاوردهائي را در زمينه شريک استراتژيک شدن به بار نياورده است و چرا سازمان‏ها و کارکنان آنها ارج و اجري براي کارهاي انجام شده توسط واحدهاي منابع انساني در سازمان خود قائل نيستند. هاموندز بر چهار نکته اصلي به عنوان شواهد و پشتيبانان حرف‏هاي گلايه آميز خود تاکيد کرده است:

1. متوليان منابع انساني شم کسب و کار ندارند. شکاف بزرگي بين توانائيهاي متوليان و هوش و ذکاوت کسب و کار که براي موفق عمل کردن به عنوان شريک استراتژيک سازمان نياز است وجود دارد. مسئوليت اصلي متوليان منابع انساني خدمت کردن به اهداف سازمان است بنابراين اگر آنها همه جنبه‏هاي کسب و کار را درک نکنند نمي‏توانند به درستي بدين عنوان عمل نمايند.

2. متوليان منابع انساني، کارايي را به جاي ارزش‏ها برگزيده‏اند. واحدهاي منابع انساني وقت بسياري صرف گزارش کردن شاخص‏هاي کارايي مانند درصد آموزش کارکنان يا ميزان رضايت آنان مي‏کنند زيرا اندازه‏گيري آنها آسان‏تر از درک تاثير اين گونه فعاليت‏ها بر سودهي سازمان است. در حالي که اين فعاليت‏ها در خلا انجام نمي‏شوند و بايد در متن سازمان ارزشي بيافرينند و به عملکرد شرکت کمک کنند. بنابراين آنها بايد به دنبال شاخص‏هايي مانند نرخ بازگشت سرمايه (ROI) باشند تا تاثير مالي اين گونه فعاليت‏ها را بر موفقيت سازمان نشان دهند.

3. متوليان منابع انساني براي شما کار نمي‏کنند، بدين معنا که با در پيش گرفتن رويکرد "يک نسخه براي همه" درصدد مديريت کارکنان بر مي‏آيند. بنابراين به جاي آنکه به عنوان حامي کارکنان عمل کنند، به ابزاري در دست مديريت ارشد سازمان تبديل مي‏شوند. عمل کردن يکسان در مورد همه منصفانه نيست. رويکرد توجه به نقش و تاثير افراد در سازمان، رويکرد نسخه نويسي يکسان را که سهم منحصر به فرد افراد را در موقعيت‏هاي سازمان ناديده مي‏گيرد، به چالش مي‏کشد. بنابراين نبايد براي مديريت کردن هزينه‏ها، واحد منابع انساني به مدير مالي گزارش دهد زيرا شائبه ناديده گرفتن تفاوت‏هاي فردي پيش مي‏آيد.

4. تاثير متقابل منابع انساني و سازمان. به دلايل متعدد بيشتر سازمانها حاضر نيستند نقش استراتژيک منابع انساني را بفهمند يا آنها را توانمند سازند تا اين نقش را ايفا نمايند، حتي زماني که متوليان توانائي اين کار را دارند و براي انجام آن برنامه‏اي تدارک ديده‏اند. بسياري از مديران عامل نيز دو راه بيشتر پيش‏رو نمي‏بينند: يا گزينش رويکرد نرم در رويارويي با نيازها، تعهد و توسعه کارکنان و يا اتخاذ رويکرد سخت‏تر يعني ترجيح و حاکميت علائق سازمان بر افراد. در حالي که کار، منحصر به اين دو روش نيست و طيف وسيعي است که بايد در آن، موازنه بين نيازهاي سازماني و نيازهاي کارکنان را پيدا نمود.
هاموندز در نتيجه‏گيري خود با مطرح کردن ارزش واحد منابع انساني در سازمان‏‏هايي نظير ياهو و کاردينال هلث، درباره عملکرد ليبي سارتين در ياهو مي‏گويد: او يک جايگاه (صندلي) استراتژيک در هيئت مديره (ميز) نداشت بلکه او خود، "ميز" را ايجاد کرده بود. به بيان ديگر، ميز به کار او ارزش نداده بود، کار او ارزش و شرافت شغل و ميز را ايجاد کرده بود.

برخي مانند ليندا گراتون دو دليل عمده براي عدم تاثيرگذاري متوليان منابع انساني بر سازمان ذکر کرده‏اند. اول اينکه استراتژي‏هاي کسب و کار بسرعت تغيير مي‏کند و متوليان و سيستم‏هاي منابع انساني به همان سرعت، تغييرات را همراهي نمي‏کنند. دوم اينکه به دليل ناهماهنگي سيستم‏هاي منابع انساني و استراتژي شرکت، مديران ارشد بايد به جاي تمرکز آسان بر استراتژيها و نيازهاي سازمان در جايگاه نزديکتري نسبت به اصول و ارزش‏هاي کارکنان قرار گيرند. بنابراين اگر مديران ارشد بجاي اين که "کارهاي درست" را انجام دهند به فکر "سود" باشند ديگر توسط ارزش‏ها به جلو رانده نمي شوند بلکه توسط ديگران هدايت مي‏شوند.
آخرين نکته‏اي که هاموندز مي‏افزايد آن است که اگر سازمان‏ها فعاليت‏ها و جنبه‏هاي اداري مديريت منابع انساني را برون سپاري کنند، متوليان منابع انساني مجهز و مهيا نيستند تا آنچه را که مانده است مديريت کنند؛ يعني ارزش آفريني و داشتن سهم در سود و اهداف استراتژيک سازمان.

نقد سخنان هاموندز
در زمينه انتقادهاي مطرح شده توسط هاموندز چند نکته قابل بحث است:

1. از چه کسي واقعا بايد گله‏گزاري کرد؟
يکي از انتقادهاي اصلي هاموندز به اين نکته بود که متوليان منابع انساني قادر نيستند سهمي در سوددهي سازمان داشته باشند. در اينجا روشن نيست که آيا ابتدا متوليان منابع انساني توسط مديريت ارشد سازمان ناديده گرفته شده‏اند يا فقدان مهارت‏هاي متوليان منابع انساني باعث اين کار شده است. مطمئنا اگر تمامي مديران ارشد سازمان‏ها مي‏خواستند که کسي برنامه‏اي براي حفظ روحيه سازماني داشته باشد، متوليان منابع انساني نبايد شماتت مي‏شدند که انگيزه‏اي براي ارتقاء مهارت خود و دست‏يابي به نقش استراتژيک در شرکت نداشته‏اند. البته اين امر مسئوليت و وظيفه متوليان منابع انساني را در تلاش براي درک بهتر مديريت استراتژيک، تجزيه و تحليل‏هاي مالي و نيازهاي مشتري رفع نمي‏کند. به هر حال، به جاي اين که لبه تيز انتقادها تنها به متوليان منابع انساني برگردد بايد اين گله گزاري به تمامي سازمان تعميم داده شود.

2. تاثير ناديده گرفتن منابع انساني بر جذب و نگهداري استعدادهاي شايسته
هاموندز اشاره کرده است که دانش آموختگان خوب و زبده MBA براي كار، جذب واحدهاي منابع انساني نمي‏شوند. البته معلوم است که اگر منابع انساني در سازمان ناديده گرفته شود اين واقعيت تاکيد مي‏شود که مسير شغلي منابع انساني بن بست است. حتي اگر اين دانش آموختگان هرگز در واحدهاي منابع انساني کار نکنند، در برنامه آموزشي MBA که رهبران آينده را تربيت مي‏کند، آنان ياد مي‏گيرند که رفتارها و مديريت منابع انساني چگونه مي‏تواند به موفقيت سازمان کمک کند. تعاملات انساني ساختاري است که حوزه‏هاي عملياتي در آن وجود دارند و زنده مي‏مانند. اما اجتماعي بودن سازمانها، برنامه دوره هاي MBA را به آن سمت سوق داده که دانش‏آموختگان آن با اين چالش روبرو مي‏شوند که کارکنان در برابر واحدهاي وظيفه‏اي سازمان کمرنگ هستند. به تعبير زيباي اسکات آدامز، خطاب به يک دانش‏آموخته MBA : خوب، شما يک رهبر کاملا شايسته هستيد زيرا ...... رياضيات شما خوب است!

3. چرا از گذشته تا به حال، متوليان منابع انساني مهارت‏هاي کسب و کار نداشته‏اند؟
تا اين اواخر، بيشتر موقعيت‏هاي شغلي منابع انساني را روان‏شناسان صنعتي / سازماني و کارشناسان روابط کار صنعتي اشغال مي‏کردند که تمايل داشته اند با افراد سرو کار داشته باشند اما هيچگونه شم کسب و کار نداشتند و از عدد و رقم (رياضي) مي‏ترسيدند. تنها حوزه و روابط کار صنعتي کمي با حال و هواي کسب و کار نزديک بود، گرچه آموزش‏هاي اين رشته نيز عمدتا بر مديريت روابط کار متمرکز بود و نه از منظر مديريت يا سازمان. تا اين گونه برنامه ها بر کم توجهي نسبت به درک کسب و کار و فرآيندهاي سازماني استوار است، منابع انساني به عنوان يک وظيفه و کارکرد در حاشيه باقي خواهد ماند.

4. ضرورت وجود شاخص‏هاي اندازه‏گيري عملکرد در مورد فعاليت‏ها و عملکرد منابع انساني
بيشتر تحقيقات منابع انساني، امروزه بر برقرارسازي پيوند بين عمليات منابع انساني و عملکرد شرکت متمرکز است. متوليان منابع انساني بايد به اين تحقيقات روي آورند زيرا آنها بطور روزمره با اين موضوع درگير هستند.

5. واحد منابع انساني به عنوان پيام آور يا منبع پيام
انتقاد ديگر هاموندز آن است که واحدهاي منابع انساني نقش "آدم بد" را بازي مي‏کنند و خود را قرباني حفظ اتحاد و اتفاق سازمان و به جان خريدن نقائص مي‏سازند. اگر کسي اين را بشنود گمان مي‏برد که متوليان منابع انساني خود چنين تصميمي گرفته‏اند در حالي که مديريت ارشد سازمان چنين مي‏خواهد و او تنها پيام‏رسان مديريت ارشد است. متوليان منابع انساني بر اتحاد و يکپارچگي تمرکز مي‏کنند نه بدين دليل که نقش يکپارچگي در محيط متنوع کار را باور دارند بلکه براي حفاظت از سود مالي اين کار را مي‏کنند.

6. پيچيدگي حفظ موقعيت با استراتژي‏هاي دگرگون شونده
سرعت زياد تغيير ات استراتژي کسب و کار باعث شده تا کار واحدهاي منابع انساني براي حفظ موقعيت و هماهنگي با آن تغييرات دشوار باشد. به عنوان مثال، تغيير سريع سيستم‏هاي مديريت عملکرد چنين است. بنابراين چون ما همواره نمي‏توانيم به دليل شرايط خارج از کنترل واحدهاي منابع انساني از منظر استراتژيک عمل کنيم، بسيار مهم است که از جايگاه اصول و ارزش‏هاي کارکنان عمل نمائيم. توجه به عملکردهاي کسب و کار در چند سال اخير نشان مي‏دهد که اصول، اخلاق و ارزش‏ها، به قيمت توجه به کاهش هزينه‏ها و کسب سود، از در رانده شده‏اند. آيا متوليان منابع انساني بايد براي اين کار سرزنش شوند؟ به نظر مي‏رسد بايد از سازمان‏ها گله کرد. مديران ارشد ابتدا بايد به خود نگاه کنند قبل از اين که تمامي گلايه‏ها را بر "سپر بلاي سازماني" يعني واحد منابع انساني بار کنند.

نتيجه‏گيري
حقايق بسياري در سخنان هاموندز وجود دارد : متوليان منابع انساني نياز به شم و مهارت‏هاي کسب و کار دارند، شاخص‏هاي عملکرد براي عمليات منابع انساني حياتي است، بايد موازنه‏اي بين توجه به کارکنان و توجه به سود سازماني وجود داشته باشد. اما آنچه درباره اين سخنان دشوار است آن است که هيجان کساني را که قبلا سوداي مخالفت با واحد يا کارکرد منابع انساني را در سر داشته‏اند بر مي‏انگيزد و مستمسکي بدست آنان مي‏دهد. آنان اينگونه فکر مي‏کنند که هاموندز همه مسئوليت‏ها را بر گردن واحد منابع انساني انداخته و کمترين توجه و تمرکزي بر سازماني که آنها را استخدام کرده نداشته است. محتواي اين سخنان را تنها نبايد به گله گزاري محدود کرد بلکه بيشتر ناظر بر آن است که همه قسمت‏هاي سازمان چگونه مي‏توانند کمک کنند تا نقش مهم منابع انساني در سازمان و ارتباط آن با استراتژي کلي سازماني درک شود. تا زماني که بين مديريت ارشد و واحدهاي منابع انساني ارتباط خصمانه وجود دارد، هيچ يک از دو طرف انگيزه‏اي براي تغيير اين منظر نخواهند داشت.

منبع:
Robyn A. Berkley; Teaching Guide for " Why We Hate HR"; SHRM; 2006.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ / Friday 22nd November 2024

اقتصاد فراصنعتی

+ اقتصاد از چشم‌اندازی زنانه مریم یوسفیان

+ انسان شناسی اقتصادی پیر بوردیو سعدیه صالحی

+ چطور می‌توانیم در زمان رکود اقتصادی بازهم موفق ظاهر شویم؟ حمیدرضا تائبی

+ خلاصه کتاب چالشهای مدیریت در قرن ۲۱،پیتر دراکر سید محمد افقهی

+ چرا زنان مدیران بهتری هستند داریوش نوروزی

+ اقتصاد خرد جوزف استیگلیتز

+ پروفسور مارگلین کسی است که تمامی مدارج اقتصاد نئوکلاسیک را تا انتها طی کرده است استفان مارگلین

+ نگاهی متفاوت در علت یابی کاستی های نظام آموزشی 

+ اقتصاد نفتی کارآفرینی و تولید علم را فلج کرده است 

+ چرا با وجود سخنرانی خوب از نتیجه جلسه راضی نیستید؟ 

+ چگونه مدیران را مدیریت کنیم مترجم: رویا مرسلی

+ ركود از جنگ و امريكا هم خطرناك‌تر است محسن رنانی

+ اقتصاد دانایی محسن عارف

+ نوآوری استراتژيک در چهار مرحله. نادیا شادوش

+ آينده نگري ، تحقیق و توسعه و نوآوری ، جهاني انديشيدن 

+ اقتصاد سیاسی، نفت و بحران اقتصادی ایران / گفت‌وگو با محسن رنانی دکترمحسن رنانی

+ یک دیدگاه فرآیندی از مدیریت دانش مترجم: مصطفی پارسانیا

+ راهنمایان گردشگری،‌ کاشفان سرمایه‌های نمادین دکترمحسن رنانی

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکترمحسن رنانی

+ عصر مدیران. 

+ ايران پسا تحریم و بحران در شرکت‌های نفت بين‌المللی  سید کامران باقری

+ با حضور زنان در جامعه به توسعه می‌رسیم دکترمحسن رنانی

+ واكاوي نفت: رنـج اقتصـاد ايـران از سـه تـهديد در گفتگو با ناصر فکوهی دکتر ناصر فکوهی

+ طرحی برای آینده‌نگری اقتصاد ایران علیرضا صابونی‌ها

+ درک دموکراسی 

+ جدل رنانی و مصباحی‌مقدم بر سر توسعه 

+ افق‌های کوتاه مقیاس‌های کوچک فرشاد مومنی

+ صنعت‌داری یا صنعتی‌شدن؟ عباس شاکری

+ روند های جدید پویا در کارآفرینی 

+ خلاقیت راهکاری جهت توسعه گردشگری 

+ فرصت‌های از دست رفته بایزید مردوخی

+ راهکارهای تحقیق اقتصاد بدون نفت دکتر بایزید مردوخی

+ بیم و امیدهای نفتی سعیده شفیعی

+ روندها، فرصت‌ها و تهدیدها حسین تسلیمی

+ شجاعانه اما پر اشتباه دیدره مک کلاسکی/ استاد دانشگاه اقتصاد در شکاگو

+ توسعه انساني يعني توانمند سازي سیدمحمدسعید نوری‌نائینی

+ سودای تغییر بدون تغییر ، اساسی ترین مشکل بنگاههای خصوصی مهندس صلاح الدین همایون

+ دنیای نو اقتصاد نو 

+ مدیریت دانش در سازمان 

+ چطور سازمان ها یمان را برآینده متمرکز کنیم ؟  یان ویلسن / برگردان : مهندس حمید رضا عرفانیان

+ این رکود پایان ناپذیر…! 

+ ﺟﻬﺎﻧﻲﺷﺪﻥ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩﻱ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺭﻭﺯﺑﻪ ﺣﺒﻴﺒﻲ

+ در آستانه دوره پایان نفت هستیم دکترمحسن رنانی

+ آنچه پیتر دراکر درباره‌ سال 2020 می‌دانست 

+ اصول مدیریت دولتی 

+ سال٩٤، پایان حضور دولت در عرصه توسعه دکترمحسن رنانی

+ بخشی از اقتصاد در آستانه ورشکستگی است دکترمحسن رنانی

+ ما نیازمند انقلابی پایدار هستیم 

+ چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی مهدی صانعی

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ریشه نابرابری در کجاست؟ پل کروگمن

+ کروگمن، استگلیتز و توماس پیکتی جزء پرنفوذترین اقتصاددانان اکونومیست

+ تحصیل دانایی و مدیریت دانایی جان وَن بِویرن

+ تاثير اجزاء اقتصاد دانش محور بر بهره وري نيروي كار رضا خواجه نائيني

+ جهانی سازی یعنی ادغام اقتصادهای ملی/من منتقد سرسخت‌ راهبردهای‌ اصلاحی‌ مثل‌ «شوک درمانی» هستم/واکنش شدید علیه جهانی‌سازی‌، به علت افزایش نابرابری  استیگلیتز

+ پیش نیازهای اقتصاد دانایی محور زهرا شمسی

+ چرا در صنایع علم محور، قدرت رقابت جهانی نداشته ایم؟ علی بابایی

+ علم اقتصاد در ایران تبدیل به ایدئولوژی شده است 

+ اﺗﻢ, ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ, ﻧِﺖ، آﻳﻨﺪهي ﻣﺎﺳﺖ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ خدایان مدیریت چارلز هندی

+ اخلاق در رفتار سازمانی مهندس صلاح الدین همایون

+ مدیریت از زبان بزرگمهر بابک بهی

+ اقتصاد دانان فردا_2 

+ اقتصاددانان فردا 

+ رشد اقتصادی بدون سیاستگذاری هوشمندانه امکان پذیر نیست رعیا

+ خرما و کشمش جایگزین واردات شکر مهدی ازرقی

+ ايجاد يك جامعه يادگيرنده پروفسور جوزف استيگليتز

+ رشد اقتصادی در جهان کندتر می شود/ آیا بشر در آینده ثروتمندتر می شود؟ ندای ایرانیان

+ چرا هنوز به مدیران نیاز داریم؟ مترجم: فريبا وليزاده

+ سودهای بانکی مردم را خانه نشین کرد. ثروت های دروغین در اقتصاد پول مبنا دکتروحید شقاقی شهری

+ اقتصاد دیجیتالی  علیرضا ابراهیمی

+ رقابت جهاني در قرن 21 مصطفی مؤمنی

+ ساختارهای جدید سازمانی 

+ داﻧﺶ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ Decision  آرش ﻣﻮﻣﻨﻲ

+ مدیر قرن بیست و یکم  ترجمه و اقتباس: تورج مجیبی و محسن محمدیان ساروی

+ چالش‌های سودآوری و رشد در سازمان‌های قائم به ذات فرنود حسنی

+ سازمان تندآموز  

+ روند آینده رقابت و تقسیم بازار در نظام بانکی ایران  فرنود حسني

+ سازمانهای یادگیرنده  

+ فرهنگ سازمانی سید محمدعلی رجبی

+ سیاست‌گذاری مناسب در خصوص رسیدن به اقتصاد دانش­محور هومن ابوترابی

+ جایگاه ایران در اقتصاد دانش‌محور هومن ابوترابی

+ نبرد با ادم اسمیت (و کارل مارکس) Daniel Jafari

+ بی عدالتی درمیان ثروتمندان زیاد شده / از ثروتمندان مالیات بیشتری بگیرید حتی اگر فقیر شوند 

+ کتاب “سرمایه در قرن ۲۱″ ”توماس پیکتی”  مدرسه اقتصاد

+ مدیریت و سازمان در قرن بیست و یکم  ’امیر یوسفی

+ مدیریت بحران، بحران مدیریت  امیررضا پوررضایی

+ هند و پاکستان در بازار لوازم‌التحریر ایران  

+ نگرشی جدید نسبت به روش های توسعه مدیریت  Gaurav Moda, Anshu Nahar, Jai Sinha

+ بهره گیری از ارتباطات داخلی برای پشبرد استراتژی بقای سازمان عادل میرشاهی

+ چين کپی‌کار را فراموش کنيد!  سيد کامران باقری

+ کارآفرینی و خلق ثروت بدون سرمایه مالی  

+ قابلیت‌های تصمیم‌‌گیری پايدار را به سازمان خود بیاورید  

+ مثبت اندیشی عاملی برای افزایش بهره‌وری در محیط کار  مترجم: نفیسه هاشم خانی

+ چرا مدیران منابع انسانی شانس کمتری برای مدیر عامل شدن دارند؟  مترجم: مریم رضایی

+ بشنويد که افراد دقيقا چه مي‌گويند؟! سيد محمد اعظمی نژاد

+ درگیری شدید سیاسی بین سنت گرایان و تجددگرایان حوزه اقتصاد ایران 

+ چالشهای یک مدیر درایران کنونی صلاح الدین همایون

+ مهارت‌های مدیریتی Eric McNulty



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995